کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رنگرزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رنگرزی
/rangrazi/
معنی
شغل و عمل رنگرز.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
صباغت
فعل
بن گذشته: رنگرزی کرد
بن حال: رنگرزی کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رنگرزی
واژگان مترادف و متضاد
صباغت
-
dyeing
رنگرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] افزودن رنگبخش به ماده که یا با زیرایند (substrate) پیوند شیمیایی تشکیل میدهد یا براثر فرایندی فیزیکی که برای تغییر رنگ انجام میشود، کاملاً به ماده متصل میشود متـ . رَزش
-
رنگرزی
فرهنگ فارسی معین
( ~. رَ) 1 - (حامص .) عمل و شغل رنگرز. 2 - (اِمر.) دکان رنگرز.
-
رنگرزی
لغتنامه دهخدا
رنگرزی . [ رَ رَ ] (حامص مرکب ) شغل و کار رنگرز. صباغی . صباغت . || (اِ مرکب ) دکان رنگرز. کارخانه ٔ رنگرز.- امثال :مگر خُم ِ رنگرزی است ؛ یعنی انجام این کار بدین سرعت که خواهی میسر نیست . انجام دادن این کار مستلزم دقت و فرصت بیشتری است .
-
رنگرزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) rangrazi شغل و عمل رنگرز.
-
واژههای مشابه
-
مادۀ رنگرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← رَزانه
-
rate of dyeing
سرعت رنگرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مقدار رَزانۀ جذبشده در واحد زمان در دمای ثابت متـ . سرعت رَزش
-
pressure dyeing
رنگرزی فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگ کردن تحت فشار کالای نساجی با گرداندن رَزانه در آن متـ . رَزش فشاری
-
رنگرزی کردن
لغتنامه دهخدا
رنگرزی کردن . [ رَ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) صباغی کردن . رنگ کردن پارچه و جز آن . و رجوع به رنگرز و رنگرزی شود : بروزگارخزان زرگری کند شب و روزبروزگار بهاران کندت رنگرزی .منوچهری .
-
فن رنگرزی
دیکشنری فارسی به عربی
تلوين
-
جستوجو در متن
-
رَزش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← رنگرزی
-
dyeings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگرزی
-
ravenry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگرزی