کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رنگرزان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رنگرزان
/rangrazān/
معنی
خزان؛ پاییز.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رنگرزان
لغتنامه دهخدا
رنگرزان . [ رَ رَ ] (اِ مرکب ) موسم خزان . (آنندراج ). خزان . خریف . پاییز. (ناظم الاطباء).
-
رنگرزان
لغتنامه دهخدا
رنگرزان . [ رَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دالوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد واقع در 3هزارگزی شمال شرقی زاغه و کنار راه خرم آبادبه بروجرد. آب و هوای آن سرد و در جلگه واقع است . دارای 420 تن سکنه است که مذهب شیعه دارند و از طایفه ٔ دالوند هستند و ب...
-
رنگرزان
لغتنامه دهخدا
رنگرزان . [ رَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع در 54هزارگزی شمال غربی نورآباد و 12هزارگزی غرب راه خرم آباد به کرمانشاه . در دامنه ٔ کوه واقع شده است .آب و هوایی سرد دارد. دارای 180 تن سکنه است که شیعه و از طایفه ...
-
رنگرزان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمعِ رنگرز] [قدیمی، مجاز] rangrazān خزان؛ پاییز.
-
جستوجو در متن
-
ملماز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ملمیز› [قدیمی] malmāz رنگی که رنگرزان با آن جامه رنگ کنند.
-
رنگریزان
لغتنامه دهخدا
رنگریزان . [ رَ ] (اِمرکب ) رنگرزان . (از آنندراج ). پاییز. خریف . خزان . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ). رجوع به رنگرزان شود.
-
کرند
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) دیگی که رنگرزان رنگ ها را در آن می جوشانند. کرنگ نیز گویند.
-
ملماز
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (اِ.) = ملمیز: رنگی که رنگرزان پارچه را بدان رنگ کنند.
-
اشخوار
واژهنامه آزاد
به فتح اول زاج سیاه است و رنگرزان به کار برند و به معنی نوشادر
-
گردنه ٔ رازان
لغتنامه دهخدا
گردنه ٔ رازان . [ گ َ دَ ن َ ی ِ ] (اِخ ) گردنه ای است در راه بروجرد و خرم آباد میان رازان و رنگرزان ، واقع در 492700گزی تهران .
-
pastels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاستیل، نقاشی با مداد رنگی، وسمه، نیل گیاه، ایساتیس رنگرزان، خمیر مواد رنگی
-
pastel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پاستل، نقاشی با مداد رنگی، وسمه، نیل گیاه، ایساتیس رنگرزان، خمیر مواد رنگی
-
ملماز
لغتنامه دهخدا
ملماز. [ م َ ] (اِ) گونه ٔ رنگرزان بود که جامه بدان رنگ کنند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 188). گونه ٔ رنگرزان بود که جامه بدان زرد کنند. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). رنگی و گونه ای باشد که رنگرزان جامه بدان رنگ کنند و آن را مَلمیز نیز گویند. (برهان ) ...
-
لخج
لغتنامه دهخدا
لخج . [ ل َ] (اِ) زاگ سیه که رنگرزان دارند. لخچ : بینی آن زلفینکان چون چنبری بالابخم کش بلخج اندر زنی ایدون شود چون آبنوس .طیان .