کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رنگدانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رنگدانه
/rangdāne/
معنی
مواد رنگین مختلف که به مواد دیگر رنگ میدهد؛ پیگمان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
chromo-, color, coloring
-
جستوجوی دقیق
-
رنگدانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (شیمی) rangdāne مواد رنگین مختلف که به مواد دیگر رنگ میدهد؛ پیگمان.
-
واژههای مشابه
-
cooked cured-meat pigment
رنگدانۀ گوشت عملآمدۀ پخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] رنگدانۀ حاصل از گلبولهای قرمز خون دام که از فراوردههای جانبی هر مجتمع کشتارگاهی است اختـ . رنگوپخت CCMP
-
pigmented basal cell carcinoma
پوشچنگار یاختههای پایۀ رنگدانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگار یاختههای پایهای که حاوی رنگدانههای قهوهای یا سیاه است
-
جستوجو در متن
-
pigmentations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگدانه ها، رنگ، رنگی شدن، تجمع رنگدانه ها در بافتها
-
pigmentation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگدانه، رنگ، رنگی شدن، تجمع رنگدانه ها در بافتها
-
dye
فرهنگ لغات علمی
رنگدانه
-
dye
فرهنگ لغات علمی
رنگدانه
-
pigmented
فرهنگ لغات علمی
رنگدانهای
-
pigmented
فرهنگ لغات علمی
رنگدانهای
-
pigmented
فرهنگ لغات علمی
رنگدانهای
-
sensitize
فرهنگ لغات علمی
رنگدانه گذاری
-
sensitize
فرهنگ لغات علمی
رنگدانه گذاری
-
pigmentary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگدانه