کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رمیدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رمیدگی
/ramidegi/
معنی
ترس و گریز؛ حالت فرار و گریز از مردم.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. فرار، گریز
۲. بیزاری، کراهت، نفار، نفرت
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رمیدگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. فرار، گریز ۲. بیزاری، کراهت، نفار، نفرت
-
رمیدگی
لغتنامه دهخدا
رمیدگی . [ رَ دَ / دِ ] (حامص ) ترس . هول و هراس . || گریز و فرار. || نفرت . (ناظم الاطباء). نفور. اشمئزاز.دوری با وحشت و تنفر و کراهت . رجوع به رمیدن شود.
-
رمیدگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) ramidegi ترس و گریز؛ حالت فرار و گریز از مردم.
-
رمیدگی
دیکشنری فارسی به عربی
خوف
-
جستوجو در متن
-
نفار
واژگان مترادف و متضاد
دوری، رمیدگی، فرار، گریز
-
نفرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: نفرة] nefrat کراهت داشتن؛ ناپسند داشتن؛ بیزاری و رمیدگی.
-
نفر
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (اِمص .) رمیدگی ، دوری .
-
اشمئزاز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] 'ešme'zāz مکروه و ناخوش داشتن چیزی؛ بیزاری و نفرت داشتن از چیزی؛ نفرت؛ بیزاری؛ رمیدگی.
-
نفرت
فرهنگ فارسی معین
(نَ رَ) [ ع . نفرة ] (اِمص .) بیزاری ، رمیدگی .
-
رمش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] rameš ۱. رمیدگی؛ ترس و گریز.۲. نفرت.
-
کراهت
واژگان مترادف و متضاد
آریغ، اکراه، بیزاری، رمیدگی، کینه، ناپسندی، ناخوشایندی، نفرت ≠ رغبت
-
انزهاف
لغتنامه دهخدا
انزهاف . [ اِ زِ ] (ع مص ) برجستن ستور از رمیدگی یا ضرب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). برجستن ستور از رمیدگی یا زخم یا ضرب . (یادداشت مؤلف ).
-
نفرت
واژگان مترادف و متضاد
اشمئزاز، اکراه، انزجار، بیزاری، بیمیلی، تنافر، تنفر، رمیدگی، کراهت، کینه، نقار ≠ عشق
-
انزجار
فرهنگ فارسی معین
(اِ ز ِ ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) دوری کردن ، رمیدن . 2 - بیزار بودن ، 3 - (اِمص .) رمیدگی ، نفرت .