کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رمیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رمیدن
/ramidan/
معنی
رم کردن؛ ترسیدن و گریختن: ◻︎ نتابد سگ صید روی از پلنگ / ز روبه رمد شیر نادیدهجنگ (سعدی۱: ۷۵).
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. دورشدن، رمش، رم کردن
۲. فرار کردن، گریختن، گریزانشدن
۳. استیحاش، ترسیدن، وحشت کردن
۴. احتراز کردن، دوریگزیدن
دیکشنری
bolt
-
جستوجوی دقیق
-
رمیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دورشدن، رمش، رم کردن ۲. فرار کردن، گریختن، گریزانشدن ۳. استیحاش، ترسیدن، وحشت کردن ۴. احتراز کردن، دوریگزیدن
-
رمیدن
فرهنگ فارسی معین
(رَ دَ) (مص ل .) 1 - ترسیدن و گریختن . 2 - نفرت داشتن .
-
رمیدن
لغتنامه دهخدا
رمیدن . [ رَ دَ ] (مص ) نفرت گرفتن . (آنندراج ). احتراز نمودن بواسطه ٔ نفرت و کراهت . (ناظم الاطباء). شمیدن . (برهان ). انحیاش . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). استنفار. (از منتهی الارب ). نفار. نفور. (تاج المصادر بیهقی ) : رمیدنداز آن پهلو نامو...
-
رمیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ramidan رم کردن؛ ترسیدن و گریختن: ◻︎ نتابد سگ صید روی از پلنگ / ز روبه رمد شیر نادیدهجنگ (سعدی۱: ۷۵).
-
رمیدن
واژهنامه آزاد
[رُ-م ّ-دَ] آوار شدن- فرو ریختن یا افتادن چیزی یا جایی
-
واژههای مشابه
-
رُمیدَن
لهجه و گویش بختیاری
romidan خراب شدن، ریختن ناگهانى سقف یادیوار.
-
رَمیدن
لهجه و گویش تهرانی
فرار کردن حیوان
-
رُمبیدن، تُمبیدن،رُمیدن
لهجه و گویش تهرانی
فرو ریختن،خراب شدن، رویهم ریختن خانه یا دیوار
-
واژههای همآوا
-
رُمیدَن
لهجه و گویش بختیاری
romidan خراب شدن، ریختن ناگهانى سقف یادیوار.
-
رَمیدن
لهجه و گویش تهرانی
فرار کردن حیوان
-
جستوجو در متن
-
رم کردن
لغتنامه دهخدا
رم کردن . [ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رمیدن . رجوع به رمیدن شود.
-
استیحاش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estihāš ترسیدن؛ رمیدن.