کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رملان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رملان
لغتنامه دهخدا
رملان . [ رَ م َ ] (ع مص ) پوییدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). بشتافتن و پویه دویدن و جنبانیدن هر دو دوش را. (از منتهی الارب ). هروله کردن ، و منه : رملان طائف البیت بمکة. (از اقرب الموارد). هروله کردن یعنی سرعت کردن در راه رفتن و جنبانیدن ...
-
جستوجو در متن
-
مرمل
لغتنامه دهخدا
مرمل . [ م َ م َ ] (ع مص ) به شتاب و «پویه » دویدن و جنباندن هر دو دوش را. (منتهی الارب ). هَرولة، و از آن جمله است مرمل طواف کننده ٔ بیت الحرام در مکه . (از اقرب الموارد). رمل . رملان . و رجوع به رمل و رملان شود.
-
رمل
لغتنامه دهخدا
رمل . [ رَ م َ ] (ع اِ) باران اندک .(مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). اندک از باران . (اقرب الموارد). باران خفیف . (از متن اللغة). || فزونی در چیزی . (منتهی الارب ). زیادتی در چیزی . (از اقرب الموارد). || خطهای پای گاو دشتی مخالف سایر رنگ او. (منتهی الا...