کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رمل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رمل
/raml/
معنی
۱. ریگ؛ ریگ نرم؛ شن؛ ماسه.
۲. علمی که بهعقیدۀ برخی از مردم بهوسیلۀ آن میتوان پیشگویی کرد و طالع کسی را به دست آورد.
۳. وسیلهای که با آن فال میگیرند و پیشگویی میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ریزهسنگ، ریگ، شن، ماسه
۲. پیشگویی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رمل
واژگان مترادف و متضاد
۱. ریزهسنگ، ریگ، شن، ماسه ۲. پیشگویی
-
رمل
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] 1 - (مص م .) حصیر بافتن . 2 - بحری از نوزده بحر شعر مبتنی بر تکرار شش یا هشت بار فاعلاتن در هر بیت . 3 - بحر شانزدهم از اصول موسیقی قدیم .
-
رمل
فرهنگ فارسی معین
(رَ مْ) [ ع . ] (اِ.) 1 - شن ، ریگ نرم . 2 - فنی برای پیشگویی و طالع بینی .
-
رمل
فرهنگ فارسی معین
(رَ مَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - باران کم . 2 - فزونی ، زیادی .
-
رمل
لغتنامه دهخدا
رمل . [ رَ ] (اِخ ) عمرانی گوید که نام موضعی است در شعر زهیر، و رمل مسهل نام موضعی دیگر است در شعر ذیل از طفیل الغنوی :املت شهورالصیف بین اقامةدلولاً لها الوادی و رمل مسهل .(از معجم البلدان ).
-
رمل
لغتنامه دهخدا
رمل . [ رَ ] (ع اِ) نام علمی است پیداکرده ٔ دانیال علیه السلام بدان جهت که جبرئیل علیه السلام بر ریگ نقطه ای چندکرده بود. (آنندراج ). علمی است پیداکرده ٔ دانیال پیغمبر علیه السلام که جبرئیل علیه السلام آن را نقطه ای چند بنموده و گویند علمی است که در ...
-
رمل
لغتنامه دهخدا
رمل . [ رَ ] (ع مص ) ریگ انداختن در طعام . (از منتهی الارب ). ریگ قرار دادن در طعام . (از اقرب الموارد). || آلودن به خون جامه را. (از منتهی الارب ). آغشتن جامه را به خون . (از اقرب الموارد) (از متن اللغه ). || بافتن یا باریک بافتن بوریا را. (از منتهی...
-
رمل
لغتنامه دهخدا
رمل . [ رَ م َ ] (ع اِ) باران اندک .(مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). اندک از باران . (اقرب الموارد). باران خفیف . (از متن اللغة). || فزونی در چیزی . (منتهی الارب ). زیادتی در چیزی . (از اقرب الموارد). || خطهای پای گاو دشتی مخالف سایر رنگ او. (منتهی الا...
-
رمل
دیکشنری عربی به فارسی
ماسه , شن , ريگ , شن کرانه دريا , شن پاشيدن , سنباده زدن , شن مال يا ريگمال کردن
-
رمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: رِمال] raml ۱. ریگ؛ ریگ نرم؛ شن؛ ماسه.۲. علمی که بهعقیدۀ برخی از مردم بهوسیلۀ آن میتوان پیشگویی کرد و طالع کسی را به دست آورد.۳. وسیلهای که با آن فال میگیرند و پیشگویی میکنند.
-
رمل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (ادبی) ramal در عروض، بحری که از تکرار سه یا چهار بار فاعلاتن حاصل شود.
-
واژههای مشابه
-
رمل انداختن
لغتنامه دهخدا
رمل انداختن . [ رَ اَ ت َ ] (مص مرکب ) رمل کشیدن . فال برآوردن از رمل . رجوع به رَمْل و رَمّال و رمل کشیدن شود.
-
رمل کشیدن
لغتنامه دهخدا
رمل کشیدن . [ رَ ک َ/ ک ِ دَ ] (مص مرکب ) فال برآوردن از رمل . (آنندراج ). رمل انداختن . رجوع به رمل و رمال شود : رمل نوروزی تو غنچه کشیدقرعه اش بر شکفتگی غلطید.ظهوری (از آنندراج ).
-
رمل الهبیر
لغتنامه دهخدا
رمل الهبیر. [ رَ لُل ْ هََ ] (اِخ ) نام مکانی است در مکه در بادیه . (حاشیه ٔ مجمل التواریخ و القصص ): قرمطیان در بادیه به رمل الهبیر بر حاج افتادند. (مجمل التواریخ و القصص ص 372).