کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رمات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رمات
لغتنامه دهخدا
رمات . [ رُ ] (ع ص ، اِ) رماة. رجوع به رماة شود.
-
واژههای همآوا
-
رماة
لغتنامه دهخدا
رماة. [ رُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رامی . (از اقرب الموارد). رجوع به رامی شود.
-
رمعة
لغتنامه دهخدا
رمعة. [ رُ ع َ ] (ع اِ) پاره ای از گیاه و جز آن . (منتهی الارب ). قطعه و گفته می شود: «رمعة من نبت و غیره »؛ یعنی قطعه ای از گیاه و غیر آن . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ابونائلة
لغتنامه دهخدا
ابونائلة. [ اَ ءِ ل َ ] (اِخ ) سلکان بن سلامةبن دقش . صحابی انصاری است . او شاعر و از رمات اصحاب بود. و به امر رسول صلوات ﷲ علیه در قتل برادر رضاعی خویش دستیاری کرد.