کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رما
لغتنامه دهخدا
رما. [ رَ ] (اِخ ) موضعی است در ارض بنی عامر. (از معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
رم ء
لغتنامه دهخدا
رم ء. [ رَم ْءْ ] (ع مص ) به یک جای بودن شتر. (صراح اللغه ). به یک جای ماندن شتران . (منتهی الارب ). اقامت کردن شتردر مکانی . (از اقرب الموارد). || آرام کردن . (منتهی الارب ). || تخمین زدن . اندازه گرفتن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || زیاده شدن ...
-
رمع
لغتنامه دهخدا
رمع. [ رَ م َ ] (ع مص ) زرد شدن روی زن از بیماری فرج . (از منتهی الارب ). بیماری رماع گرفتن زن . (از اقرب الموارد). || (اِمص ) زردی که در روی زنان پیدا آید ازبیماری که عارض فرج شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
رمع
لغتنامه دهخدا
رمع. [ رَ م ِ] (ع ص ) آنکه بینی او از غضب یا تکبر بجنبد و گویند: «جأنا فلان رَمِعاً قبراه »؛ فلانی پیش ما آمد در حالی که بینی او از خشم می جنبید. (از اقرب الموارد).
-
رمع
لغتنامه دهخدا
رمع. [ رِ م َ ] (اِخ ) موضعی است در یمن و گویند کوهی است دریمن و نصر گوید رمع قریه ٔ ابی موسی ̍ است در بلاد اشعریان در یمن نزدیک به غسان و زبید. و بنابر قول دیگر رمع بعد از زبید واقع است و آن وادیی است بسیار تنگ و گرم . و در پایین رمع موضع آبی است که...
-
جستوجو در متن
-
rhema
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رما
-
ابوعبدالرحمن
لغتنامه دهخدا
ابوعبدالرحمن . [ اَ ع َ دِرْ رَما ] (اِخ ) حکام بن سلم الرازی . از روات حدیث است .
-
ثم
لغتنامه دهخدا
ثم . [ ث ُم م ] (ع اِ) قماش مشکهای آب و آوندها، مالهم ثم ّ و لا رم ّ. مایملک ثّما و لا رَمّا، هیچ ندارند. هیچ ندارد.
-
ابوعبدالرحمن
لغتنامه دهخدا
ابوعبدالرحمن . [ اَ ع َ دِرْ رَما ] (اِخ ) محمدبن عبدالرحمن بن المغیرةبن ابی ذئب . از فقهای محدّثین . و به سال 159هَ . ق . درگذشت . او راست : کتاب السنن ، محتوی کتب فقهیّه مانند نماز، طهارت ، صیام ،مناسک و جز آن . رجوع به ابن ابی ذئب ... شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن المفلح الطرابلسی الشامی ، مکنی به ابن منیر. در سنه ٔ 473 هَ .ق . در طرابلس که از بلاد شام است تولد یافته و بنام جدش که احمدبن مفلح بوده است نامیده شده و در همان بلد نشو و نما یافته و بتأییدات یزدانی بسعادت تحصیل علوم و تک...