کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رله
/rele/
معنی
۱. دستگاهی برای داخل کردن جریان اضافی در جریان ضعیفتر.
۲. صفت [عامیانه، مجاز] مرتب.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ایستگاه، تقویت، تقویتکننده، تقویتسازی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رله
واژگان مترادف و متضاد
ایستگاه، تقویت، تقویتکننده، تقویتسازی
-
رله
فرهنگ فارسی معین
(رِ لِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - دستگاه تقویت کنندة امواج صوتی . 2 - دستگاه تکرار کنندة صوتی یا تصویری . 3 - دستگاه تبدیل مدار الکتریکی . 4 - تقویت امواج صوتی یا تصویری .
-
رله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: relais] rele ۱. دستگاهی برای داخل کردن جریان اضافی در جریان ضعیفتر.۲. صفت [عامیانه، مجاز] مرتب.
-
واژههای مشابه
-
relay group
گروهرله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مجموعهای از رلهها که بهمنظور خاصی در جعبهای در اتاق رله قرار میگیرند
-
relay rack
رَف رله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محل نصب رله و دیگر تجهیزات
-
cell realy
رلۀ خانَکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی فنّاوری ارتباطات داده برپایۀ خانکهایی با طول ثابت
-
radio relay, radio repeater
رلۀ رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ایستگاه رلهای که نشانکها/ سیگنالهای بسامد رادیویی را پس از ساماندهی عبور میدهد
-
رلۀ حفاظتی
واژهنامه آزاد
پاسرله (پاسرِله). به چَم (معنی) رله ای که می پاسد.
-
radio relay satellite
ماهوارۀ رلۀ رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ماهوارهای که نشانکها/ سیگنالهای ایستگاه فرستندۀ دیگری، اعم از ماهوارهای یا زمینی را دریافت کند و دوباره انتقال دهد
-
relay interlocking
همبندی رلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی روش همبندی که در آن تأمین ایمنی ازطریق فناوری رله حاصل میشود
-
radio relay system
سامانۀ رلۀ رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سامانۀ انتقال رادیویی نقطهبهنقطهای که توسط یک یا چند ایستگاه رادیویی واسط نشانکها/ سیگنالها را دریافت میکند و به حالت مناسبی در میآورد و دوباره انتقال میدهد
-
radio relay network
شبکۀ رلۀ رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] شبکهای متشکل از ایستگاههای رلۀ رادیویی که وظیفۀ دریافت و انتقال مجدد نشانکها/ سیگنالها را بر عهده دارد
-
emergency relay valve
شیر رلۀ اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] شیری که در وضعیت اضطراری شیرترمز خودکار، توسط مخزن هوای اصلی به کار میافتد
-
impedance relay, distance relay
رلۀ فاصلهیاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رلهای حفاظتی که محل رهبندی بهرهبرداری را تشخیص میدهد