کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفیقی یزدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رفیقی یزدی
لغتنامه دهخدا
رفیقی یزدی . [ رَ قی ِ ی َ ] (اِخ ) شاگرد ملا حیرتی از گویندگان قرن دهم هجری قمری مردی بی قید و بی ادب و لاابالی و قمارباز و در عین حال صاحب ذوق بود. صادقی کتابدار داستانی درباره ٔ رفتار وی نسبت به دیوان و شعر امیرخسرو دهلوی یاد می کند و گوید شب در خ...
-
واژههای مشابه
-
رفیقی تبریزی
لغتنامه دهخدا
رفیقی تبریزی . [ رَ قی ِ ت َ ] (اِخ ) از گویندگان قرن دهم هجری قمری بود در تبریز به مطربی اوقات صرف می کرد و در آن کار نقشها و صورتها تصنیف کرده بود. بیت زیر ازوست :عمری است که من عاشق رخسار بتانم سودازده ٔ زلف بتان از دل و جانم .(از دانشمندان آذربای...
-
رفیقی تفرشی
لغتنامه دهخدا
رفیقی تفرشی . [ رَ قی ِ ت َ رِ ] (اِخ ) میرزامحمد علی از گویندگان قرن سیزدهم هجری قمری و از سادات طباطبایی از محال قم بود و سالها در اصفهان تحصیل نمود و در علوم ریاضی مهارتی داشت . گاهی شعر می گفت که از آن جمله است :در طرف چمن مرغ دل آرام نگیردپیداست...
-
جستوجو در متن
-
غزل
لغتنامه دهخدا
غزل . [ غ َ زَ ] (ع مص ) سخن گفتن با زنان و عشقبازی نمودن . (منتهی الارب ). حدیث زنان و حدیث عشق ایشان کردن . (آنندراج ). محادثه با زنان . (اقرب الموارد). بازی کردن به محبوب . حکایت کردن از جوانی و حدیث صحبت و عشق زنان . (غیاث اللغات ). دوست داشتن حد...
-
منزل
لغتنامه دهخدا
منزل . [ م َ زِ ] (ع اِ) جای فرودآمدن . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جای فرودآمدن لیکن اکثر به معنی جایی مستعمل است که مسافران بجهت خواب و آرام در آن فرودآیند. (غیاث ) (آنندراج ). ارجمند از صفات اوست و به الفاظ گرفتن و کردن و نهاد...