کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رفاقت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خصمی
واژگان مترادف و متضاد
دشمنی، عداوت، خصومت، عناد ≠ رفاقت
-
هه وال
فرهنگ نامها
اسم کردی به معنی (دوست و رفاقت)
-
camaraderie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاشقانه، رفاقت، همراهی، همدمی، وفاداری
-
هه وال
واژهنامه آزاد
اسم کردی به معنی (دوست و رفاقت)
-
مرافقت
واژگان مترادف و متضاد
تفاهم، دوستی، رفاقت، نرمخویی، همراهی، یکرنگی
-
مرافق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] morāfeq ۱. رفاقتکننده.۲. همراه؛ موافق.
-
fellowships
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمک هزینه تحصیلی، دوستی، رفاقت، عضویت، هم صحبتی
-
stewardship
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهداری، مباشرت، نظارت، نظارت خرج، رفاقت و معاونت
-
companionable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همراهی، قابل معاشرت، شایسته رفاقت، خوش برخورد
-
ولا
واژگان مترادف و متضاد
۱. تولی، دوستی، رفاقت، مصادقت، مصادقه ۲. مودت، نزدیکی، وداد
-
همدمی
واژگان مترادف و متضاد
تولا، دوستی، رفاقت، مجالست، مصاحبت، معاشرت، همصحبتی، همنشینی، همنفسی
-
مودت
فرهنگ فارسی معین
(مَ وَ دَّ) [ ع . مودة ] (مص ل .) دوستی ، رفاقت .
-
معاشرت
فرهنگ فارسی معین
(مُ شَ رَ) [ ع . معاشرة ] (مص ل .) رفاقت ، دوستی ، هم صحبتی .
-
رفیقی
لغتنامه دهخدا
رفیقی . [ رَ ] (حامص ) رفاقت و مؤانست و همدمی و مصاحبت و دوستی . (ناظم الاطباء).
-
سمتگری
لغتنامه دهخدا
سمتگری . [ س َ گ َ ] (حامص مرکب ) جانبداری . طرفداری . رفاقت . (از ناظم الاطباء).