کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رغوةالقمر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رغوةالقمر
لغتنامه دهخدا
رغوةالقمر. [ رُغ ْ وَ تُل ْ ق َ م َ ] (ع اِ مرکب ) بزاق القمر است و زبدالقمر نیز گویند و آن حجرالقمر است . (اختیارات بدیعی ). بساق القمر. زبدالقمر. حجرالقمر. بصاق القمر. (یادداشت مؤلف ). رجوع به حجرالقمر و دیگر مترادفات شود.
-
جستوجو در متن
-
رغوة
لغتنامه دهخدا
رغوة. [ رُغ ْ وَ ] (ع اِ) رَغوَة. رِغوَة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به رَغوَة شود. || رغوةالقمر. زهرةالشی ٔ. (تذکره ٔ داود ضریرانطاکی ص 173). رجوع به رغوةالقمر و حجرالقمر شود.
-
بساق القمر
لغتنامه دهخدا
بساق القمر. [ ب ُ قُل ْ ق َم َ ] (ع اِ مرکب ) بساقةالقمر. سنگی است سپید صاف متلالا. زبدةالقمر. رغوةالقمر. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دزی : زبد و رغو شود.
-
سنگ قمر
لغتنامه دهخدا
سنگ قمر. [ س َگ ِ ق َ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سنگی است که آنرا در بلاد عرب شبها در افزونی ماه یابند و آن سفید و شفاف میباشد. گویند اگر بر درختی بندند که بار و میوه ندهد بارآور گردد و چون بسایند و بصاحب صرع دهند شفا یابد و آنرا به عربی حجرالقمر...
-
مهور
لغتنامه دهخدا
مهور. [ م َهَْ وَ ] (اِ) گیاهی است و آن در زمین عرب می باشد بوقتی که ماه در نقصان نباشد آن را بگیرند تا منفعت بخشد و آن را عربان بساق القمر و بصاق القمر و بزاق القمر خوانند و زبدالقمر نیز گویند. (برهان ) (آنندراج ). اسم هندی حماحم است . حجرالقمر . سن...
-
بصاق القمر
لغتنامه دهخدا
بصاق القمر. [ ب ُ قُل ق َ م َ ] (ع اِمرکب ) بساق القمر. بساقةالقمر. رغوةالقمر. حجرالقمر. حجرالقمری . زَبَدُالقَمَر. زبدالبحر. فروسلونن . سالنیطس . (ابن بیطار). و آن نوعی جبسین باشد. (ابن بیطار ذیل حجرالقمر). سنگ سپید درخشان . (ناظم الاطباء). سنگی است...
-
سنگ
لغتنامه دهخدا
سنگ . [ س َ ] (اِ) سنگ در پهلوی به معنی ارزش و قیمت آمده «تاوادیا هَ . 164» . معروف است و به عربی حجر خوانند. (از برهان ). حجر. صخره . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). هر یک از توده های بزرگ و سخت معدنی و طبیعی که دارای ساختمانی صلب و املاح و عناص...