کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رغش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رغش
لغتنامه دهخدا
رغش . [ رَ ] (ع مص ) فتنه انگیختن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تباهی وارد آوردن ، گویند: لاترغش علینا؛ فتنه مینگیز برما و تباهی مریز. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
رقش
لغتنامه دهخدا
رقش . [ رَ ] (ع مص ) نیکو نبشتن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). || نگاشتن و نگارین کردن چیزی را به دو رنگ یا زاید از آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نقش کردن . (یادداشت مؤلف ).
-
رقش
لغتنامه دهخدا
رقش . [ رُ ] (ع ص ) ج ِ ارقش و رقشاء. (یادداشت مؤلف ). رجوع به ارقش و رقشاء شود.
-
جستوجو در متن
-
بغراتکین
لغتنامه دهخدا
بغراتکین . [ ب ُ ت َ ] (اِخ ) ابن اثیر آرد: در سال 555 هَ . ق . بین امیر ایثاق و امیر بغراتکین و رغش جرکانی جنگی روی داد که ایثاق بسوی بغراتکین که در آخر اعمال جوین بود شتافت و دارایی بسیار او را بغارت برد و بغراتکین منهزم گشت و اعمال مزبور بتصرف ایش...