کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رعدانداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رعدانداز
/ra'd[']andāz/
معنی
خمپارهانداز؛ توپچی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رعدانداز
لغتنامه دهخدا
رعدانداز. [ رَ اَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) توپ . (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 7) (آنندراج ). || توپچی . (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 7). توپ انداز. (آنندراج ). مأمور پرتاب رعد (سلاح ...) (از فرهنگ فارسی معین ) : رعداندازان رعداندازی درگرفته .....
-
رعدانداز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] (نظامی) ra'd[']andāz خمپارهانداز؛ توپچی.