کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رعبلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رعبلة
لغتنامه دهخدا
رعبلة. [ رَ ب َ ل َ ] (ع مص ) به زنی گرفتن زن گول سست را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پاره پاره کردن گوشت . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). پاره پاره کردن گوشت را تا به آتش گذاشته بپزند و در حدیث است : «رعبلوا فسطاط خالد بالسیو...
-
رعبلة
لغتنامه دهخدا
رعبلة. [ رَ ب َ ل َ ] (ع ص ) باد سخت که بر یک مهب نوزد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بادی که در وزش خود مستقیم نباشد. (از اقرب الموارد). رعبلیل . رجوع به رعبلیل شود.
-
رعبلة
لغتنامه دهخدا
رعبلة. [ رِ ب َ ل َ ] (ع ص ، اِ) جامه ٔ کهنه . ج ، رَعابیل . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || زن کهنه لباس . || زن گول فروهشته گوش . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
رابلة
لغتنامه دهخدا
رابلة. [ ب ِ ل َ ] (ع اِ) گرداگرد پستان . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مرعبل
لغتنامه دهخدا
مرعبل . [ م ُ رَ ب ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از رعبلة. رجوع به رعبلة شود. پاره کننده جامه . (ناظم الاطباء).
-
رعابیل
لغتنامه دهخدا
رعابیل . [ رَ ] (ع اِ) ج ِ رِعبَلَة، منه : جاء فلان فی رعابیل ؛ ای فی اطمار و اخلاق . (منتهی الارب ). ج ، رعبلة؛ به معنی جامه ٔ کهنه . (آنندراج ). رجوع به رعبلة شود.
-
رعبلیل
لغتنامه دهخدا
رعبلیل . [ رَ ب َ ] (ع ص ) باد سخت که بر یک مهب نوزد. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). رعبلة. رجوع به رعبلة شود.
-
مرعبل
لغتنامه دهخدا
مرعبل . [ م ُ رَ ب َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از رَعْبَلَة. رجوع به رعبله شود. پاره پاره . (منتهی الارب ). جامه ٔ پاره پاره . (ناظم الاطباء).