کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رضاآباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سکنه 125 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و لبنیات . صنایع دستی زنان سیاه چادر و طناب بافی . ساکنان از طایفه ٔ تیوندند و در زمستان قشلاق می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان برده بره ٔ بخش اشترینان شهرستان بروجرد. سکنه 144تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پایین شهرستان نهاوند. آب از رودخانه . محصول آنجا غلات و حبوب . صنایع دستی زنان قالی بافی . به این ده رضائیه نیز گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیرتاج بخش شهرستان بیجار. آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و لبنیات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان تل بران بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز. آب آن از لوله ٔ شرکت نفت و رود کارون . محصول آنجا غلات و لبنیات . راه آن ماشین رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه 223 تن . آب آن از قنات و چاه . محصول آنجا غلات و لبنیات . صنایع دستی زنان کرباس بافی . راه آن ماشین رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . آب آن از قنات . سکنه 153 تن . محصول عمده غلات و بنشن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. سکنه 226 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و چغندر و عدس . راه آن ماشین رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چولایی خانه ؛ بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. آب آن از قنات . محصول آنجا غلات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش شهرستان رفسنجان . سکنه 230 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا پسته و پنبه و لبنیات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خفرک بخش زرقان شهرستان شیراز. آب آن از رودخانه ٔ سیوند. محصول آنجا غلات و چغندر. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان خنامان شهرستان رفسنجان . سکنه 187 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و لبنیات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان زیارت بخش شیروان شهرستان قوچان . سکنه 109 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و پنبه و میوه . راه آن ماشین رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سربند شهرستان اراک . سکنه 467 تن . آب آن از قنات و چشمه . محصول آنجا غلات و بنشن و پنبه . صنایع دستی زنان قالیچه بافی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
رضاآباد
لغتنامه دهخدا
رضاآباد. [ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سگوند بخش مراغه ٔ شهرستان خرم آباد. آب آن از رود ازنا. محصول آنجا غلات و لبنیات . صنایع دستی زنان فرش و جاجیم بافی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).