کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رصیعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رصیعة
لغتنامه دهخدا
رصیعة. [ رَ ع َ ] (ع اِ) گره لگام نزدیک عذار که به فلس ماند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گره لگام . (از اقرب الموارد). || دوال بافته . ج ، رصایع. (مهذب الاسماء). حلیه ٔ مستدیر شمشیر، و بقولی هر حلقه ٔ گرد در شمشیر یا جز آن . (از اقرب ال...
-
رصیعة
لغتنامه دهخدا
رصیعة. [ رُ ص َ ع َ ] (اِخ ) جایگاهی میان حاجز و معدن النقره در طریق حاج . (از معجم البلدان ).
-
واژههای همآوا
-
رثیات
لغتنامه دهخدا
رثیات . [ رَ ث َ ] (ع اِ) ج ِ رَثْیة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به رثیة شود.
-
رثیئة
لغتنامه دهخدا
رثیئة. [ رَ ءَ ] (ع اِ) ماست . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و فی المثل : الرثیئة تفتاء الغضب ؛ در حق کسی است که خشم را به یافتن چیزی فروخورد، و منه : هو اشهی اًلَی ّ من رثیئة. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || شیر تازه و شیر ترش مخلوط به ...
-
جستوجو در متن
-
رصایع
لغتنامه دهخدا
رصایع. [ رَ ی ِ ] (ع اِ) رصائع. ج ِ رَصیعة. (یادداشت مؤلف ). رجوع به رصائع و رَصیعة شود.
-
رصائع
لغتنامه دهخدا
رصائع. [ رَ ءِ ] (ع اِ) رصایع. ج ِ رَصیعة. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ج ِ رصیعة، گره لگام نزدیک عذار اسب که به منس ماند... (از آنندراج ). و رجوع به رَصیعة شود.