کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رصدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رصدی
معنی
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب ) 1 - عالم هیئت ، رصدکننده . 2 - راهدار، محافظ راه . 3 - باجگیر.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رصدی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب ) 1 - عالم هیئت ، رصدکننده . 2 - راهدار، محافظ راه . 3 - باجگیر.
-
رصدی
لغتنامه دهخدا
رصدی . [ رَ ص َ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به رصد. (یادداشت مؤلف ). راهدار و محافظ راه . || باجگیر. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || عالم هیأت . رصدکننده . راصد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
واژههای مشابه
-
اصطرلاب رصدی
لغتنامه دهخدا
اصطرلاب رصدی . [ اُ طُ ب ِ رَ ص َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از اقسام اصطرلاب است . رجوع به اسطرلاب شود.
-
واژههای همآوا
-
رسدی
لغتنامه دهخدا
رسدی . [ رَ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به رسد. رجوع به رسد شود. || (اِ) دانه و حبه . (ناظم الاطباء). || نیمه ٔ مساوی و نصف . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
رصدیة
لغتنامه دهخدا
رصدیة. [ رَ ص َ دی ی َ ] (ع ص نسبی ) رصدیه . تأنیث رصدی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به رصدی و رصدیه شود.
-
satellite astronomy
نجوم ماهوارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] مطالعۀ اجرام نجومی بهکمک ابزارهای رصدی سوار بر ماهوارهها
-
line of sight, LOS
خط دید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ، مهندسی نقشهبرداری، نجوم رصدی و آشکارسازها] [علوم جَوّ، نجوم رصدی و آشکارسازها] خطی فرضی نشانگر سیر پرتوِ نور از هدف به چشم [مهندسی نقشهبرداری] خطی فرضی بین نشانۀ واقع بر تارک عدسی و نقطۀ گرهی عقبی عدسی شیئی دوربین
-
baffle
سپرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی، نجوم رصدی و آشکارسازها] [حملونقل هوایی، علوم نظامی] تیغهای که در مسیر سیال قرار میگیرد و موجب تغییر جهت یا توقف تلاطم سیال میشود [نجوم رصدی و آشکارسازها] ساختاری در سامانههای اپتیکی که با مخالفت از عبور نور کجراه ی...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد نهاوندی . یکی از راصدین و ریاضیین مائه ٔ دوم هجری و معاصر یحیی بن خالد برمکیست و در حدود سال 170 هَ .ق . در جندیشاپور رصدی کرد. و او راست زیجی موسوم بزیج مشتمل که خلاصه ٔ ارصاد خود را در آن ضبط کرده است .
-
رجال
لغتنامه دهخدا
رجال . [ رِ ] (اِخ ) علی بن ابی رجل ، مکنی به ابوالحسن . منجم نامی . او مدتی در تونس زندگی کرد. او همان ابوالحسن مغربی است که در زمان شرف الدوله ٔ بویهی تحت نظر ابوسهل ویجن فلکی در بغداد رصدی گرفتند. کتاب «الاحکام فی النجوم » از اوست و آن بزبان اسپان...
-
سدس فخری
لغتنامه دهخدا
سدس فخری . [ س ُ س ِ ف َ ] (اِ مرکب ) آلتی است از آلات رصدی که بوسیله ٔ ابوحامد محمود خجندی اختراع شده و او آن را برای فخرالدوله ٔ دیلمی اولین بار وضع کرده است . (یادداشت مؤلف ). ارتفاع یاب . (یادداشت مؤلف ). آلتی که حامل یک قوس شصت درجه است و این ...
-
گنج
لغتنامه دهخدا
گنج . [ گ ُ ] (اِمص ، اِ) ریشه و اسم مصدر از گنجیدن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). گنجایش که از گنجیدن ... باشد. (برهان ) (آنندراج ). گنجایش و وسعت . (ناظم الاطباء) : زمان در امتثال امر و نهی او چنان واله که ممکن نیست در تعجیل او گنج شکیبائی . انوری...