کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رشید تبریزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
رشید ختنی
لغتنامه دهخدا
رشید ختنی . [ رَ دِ خ ُ ت َ ] (اِخ ) سلطان عبدالرشیدخان . ازپادشاهان ختن و از گویندگان قرن دهم هَ . ق . بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکره ٔ خوشگو حرف «ر» شود.
-
رشید شرتونی
لغتنامه دهخدا
رشید شرتونی . [ رَدِ ش َ ] (اِخ ) رشیدبن عبداﷲبن میخائیل بن الیاس بن خوری شاهین رامی ، معروف به شرتونی . ادیب و منسوب به شرتون از دیه های لبنان بود. وی در شرتون بدنیا آمد و در کسروان بتحصیل پرداخت و زبان سریانی و فرانسه را به خوبی فراگرفت . رشید 23 س...
-
رشید شمیل
لغتنامه دهخدا
رشید شمیل . [ رَ ش ُ م َی ْ ی ِ ] (اِخ ) رشیدبن خلیل شمیل . از روزنامه نویسان بود. در کفرشیما در لبنان بدنیا آمد و در مدرسه ٔ حکمت بیروت به تحصیل پرداخت و به مصر مهاجرت کرد و در روزنامه ٔ الاهرام به کار پرداخت . سپس به انتشار روزنامه ٔ«البصیر» بسال 1...
-
رشید طبیب
لغتنامه دهخدا
رشید طبیب . [ رَ دِ طَ ] (اِخ ) خواجه رشیدالدین فضل اﷲهمدانی . وزیر و دانشمند نامی دربار ایلخان مغول . رجوع به رشیدالدین (فضل اﷲ...) و نیز حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 315 و تاریخ غازانی ص 118، 119، 145 و 375 شود.
-
رشید طلیع
لغتنامه دهخدا
رشید طلیع. [ رَ طَ ] (اِخ ) رشیدبن علی بن حسن بن ناصیف ، از آل طلیع. مؤسس حکومت شرق اردن و از رجال نامی اداری و ملی بود. زادگاه رشید در جُدَیْدَة از دیه های شوف در لبنان است . او در سوق الغرب و بیروت و بعد در مدرسه ٔ فلکیه در استامبول به تحصیل پرداخ...
-
رشید عباس
لغتنامه دهخدا
رشید عباس . [ رَ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی از دهستان ذهاب بخش سرپل ذهاب شهرستان قصرشیرین . سکنه 100 تن . آب آن از نهر زرین . محصول آنجا غلات و توتون و صیفی و لبنیات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
رشید قزوینی
لغتنامه دهخدا
رشید قزوینی . [ رَ دِ ق َزْ ] (اِخ ) جمال الدین رستق . رجوع به جمال الدین و فرهنگ سخنوران شود.
-
رشید کازرونی
لغتنامه دهخدا
رشید کازرونی . [ رَ دِزِ ] (اِخ ) یا رشیدی کازرونی . رجوع به رشیدی کازرونی و نگارستان سخن ص 31 و روز روشن ص 243 و 244 و فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 253 و 254 و مرآة الفصاحة نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ سلطان القرایی و مجالس النفائس ص 389 شود.
-
رشید کشمیری
لغتنامه دهخدا
رشید کشمیری . [ رَ دِ ک َ ] (اِخ ) مولوی محمد عبدالرشید، فرزند محمدشاه کشمیری . از گویندگان قرن سیزدهم هَ . ق . بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و شمع انجمن ص 183 شود.
-
رشید وطواط
لغتنامه دهخدا
رشید وطواط. [رَ دِ وَطْ ] (اِخ ) رجوع به رشیدالدین وطواط شود.
-
رشید همدانی
لغتنامه دهخدا
رشید همدانی . [ رَ دِ هََ م َ ] (اِخ ) خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی . رجوع به رشیدالدین (فضل اﷲبن ...) شود.
-
رشید یاسمی
لغتنامه دهخدا
رشید یاسمی . [ رَ دِ س َ ] (اِخ ) غلامرضا. یکی از گویندگان نامدار و اساتید دانشمند معاصر است . وی در زبان فرانسه و انگلیسی تسلط و در ادبیات فارسی و عربی و زبان پهلوی تبحر داشت . او چندین کتاب از انگلیسی بفارسی ترجمه کرد که از آن جمله است : آیین دوست ...
-
قاضی رشید
لغتنامه دهخدا
قاضی رشید. [ رَ ] (اِخ ) احمدبن علی . رجوع به احمدبن علی بن ابراهیم شود.
-
قاضی رشید
لغتنامه دهخدا
قاضی رشید. [ رَ ] (اِخ ) ذوالنون بن محمدبن ذوالنون مصری اخمیمی شافعی علوی ، ملقب به رشیدالدین . یکی از وزیران و والیان دانشمند است . وی با ملک مسعود (ایوبی ) وارد یمن شد و بارها حکومت عدن به وی محول گردید و با مردم خوشرفتاری میکرد. او به وزارت منصور ...
-
قاضی رشید
لغتنامه دهخدا
قاضی رشید. [ رَ ] (اِخ ) عمربن مظفر فهری از مشاهیر شعرا و نویسندگان است و در مصر و شام به خدمات دیوانی اشتغال داشت . وی مدائحی در ستایش ملوک و بزرگان زمان سروده است . او به سال 638 هَ . ق . در 75سالگی وفات یافت . او راست :لاصنام الزمان عبدت دهراًو قد...