کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رشیدالدین وطواط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رشیدالدین وطواط
لغتنامه دهخدا
رشیدالدین وطواط. [ رَ دُدْ دی ن ِ وَطْ ] (اِخ ) محمدبن عبدالجلیل عمری بلخی ، ملقب به رشیدالدین کاتب و معروف به وطواط. در حدود سال 480 هَ . ق . در بلخ تولد یافت و بسال 573 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- حدائق السحر فی دقائق الشعر 2- دیوان 3- فرائد الق...
-
واژههای مشابه
-
رشیدالدین اسفزاری
لغتنامه دهخدا
رشیدالدین اسفزاری . [ رَ دُدْ دی اِ ف َ ] (اِخ ) یا رشید اسفزاری ، محمدبن محمد. پیش از قرن هفتم هَ . ق . می زیسته است . هدایت گوید: اسمش رشیدالدین محمدبن محمودبن مسعود ازفضلای مشهور خراسان و صاحب کمالات بی پایان بوده . گویند در فضیلت و حکمت مرتبه ٔ ع...
-
رشیدالدین رازی
لغتنامه دهخدا
رشیدالدین رازی . [ رَ دُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) معروف به استاد شهید. تدریس نحو مدرسه ٔ مستضریه داشت . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به غزالی نامه چ 1 ذیل ص 136 شود.
-
رشیدالدین سنان
لغتنامه دهخدا
رشیدالدین سنان . [ رَ دُدْ دی س ِ ] (اِخ ) در نزدیکی بصره پا به عرصه ٔ وجود گذاشت و در سال 1193 هَ . ق . درگذشت . پیشوای اسماعیلیه و معروف به شیخ جبل بود. رشیدالدین در فارس بزرگ شد و رئیس فرقه ٔ اسماعیلیه ٔ سوریه گردید (1163 هَ . ق .). در جنگهای صلیب...
-
رشیدالدین وزیر
لغتنامه دهخدا
رشیدالدین وزیر. [ رَ دُدْ دی وَ ] (اِخ ) رشیدالدین فضل اﷲ همدانی . رجوع به رشیدالدین (فضل اﷲ...) شود.
-
رشیدالدین همدانی
لغتنامه دهخدا
رشیدالدین همدانی . [ رَ دُدْ دی ن ِ هََ م َ] (اِخ ) خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی وزیر. رجوع به مجمعالفصحا ج 1 ص 236 و رشیدالدین (فضل اﷲ...) شود.
-
رشیدالدین فضل ا
لغتنامه دهخدا
رشیدالدین فضل ا. [ رَ دُدْ دی ف َ لُل ْ لاه ] (اِخ ) خواجه رشیدالدین فضل اﷲ همدانی وزیر. رجوع به رشیدالدین (فضل اﷲ...) شود.
-
جستوجو در متن
-
عبدالجلیل
لغتنامه دهخدا
عبدالجلیل . [ ع َ دُل ْ ج َ ] (اِخ ) رشیدالدین وطواط. رجوع به رشیدالدین وطواط شود.
-
رشید وطواط
لغتنامه دهخدا
رشید وطواط. [رَ دِ وَطْ ] (اِخ ) رجوع به رشیدالدین وطواط شود.
-
رشیدی
لغتنامه دهخدا
رشیدی . [ رَ ] (اِخ ) یا رشیدالدین وطواط. رجوع به رشیدالدین وطواط و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن عبدالجلیل . رجوع به رشیدالدین وطواط شود.
-
محمد
لغتنامه دهخدا
محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم ...رجوع شود به رشیدالدین وطواط محمدبن ابراهیم شود.
-
وطواط
لغتنامه دهخدا
وطواط. [ وَطْ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن عبدالجلیل بلخی ، ملقب به رشیدالدین . صاحب کتاب حدائق السحر فی دقائق الشعر و رسائل و اشعار به عربی و فارسی و کتاب ابکارالافکار و لغات القرآن . رجوع به شرح حال او در مقدمه ٔ حدائق السحر به قلم اقبال آشتیانی و کشف ال...