کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رشته فرنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رشته فرنگی
/reštefarangi/
معنی
نوعی رشته که از آرد سیبزمینی یا آردگندم به شکل نوار یا لولۀ باریک درست میکنند؛ ماکارونی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
noodle, pasta, spaghetti
-
جستوجوی دقیق
-
رشته فرنگی
فرهنگ فارسی معین
( ~. فَ رَ) (اِمر.) ماکارونی .
-
رشته فرنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. مٲخوذ از فرانسوی. فارسی] reštefarangi نوعی رشته که از آرد سیبزمینی یا آردگندم به شکل نوار یا لولۀ باریک درست میکنند؛ ماکارونی.
-
رشته فرنگی
دیکشنری فارسی به عربی
معکرونة
-
واژههای مشابه
-
رشته به رشته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) rešteberešte نوعی شیرینی که از لعاب برنج به شکل رشتۀ باریک درهمپیچیده درست میکنند و در تاوه تف میدهند سپس خاکهقند روی آن میریزند.
-
macaroni
نیرشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی خمیراک رشتهای و طویل لولهای که مادۀ اصلی خوراک ماکارونی است
-
syntenic
همرشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] مربوط به همرشتگی
-
تاریخ (رشته)
فرهنگ واژههای سره
کهن نگار
-
یک رشته
لغتنامه دهخدا
یک رشته . [ ی َ / ی ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) کنایه از موافق . (برهان ). || کنایه از مشورت و موافقت . (آنندراج ) (انجمن آرا). || کنایه از متفق هم هست . (برهان ). || منتظم : خدایا تو این عقد یک رشته رابرومند باغ هنرگشته را... نظامی .- یک رشته شدن ؛ ...
-
discipline 2
رشته 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] هریک از حوزههای تخصصی در یک ورزش، مطابق با طبقهبندی کمیتۀ بینالمللی المپیک
-
filament 1
رشته 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سیم نازکی از تنگستن یا کربن یا مانند آنها که پس از گرم شدن بهوسیلۀ جریان الکتریسیته، نور تابش میکند
-
series 1
رشته 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دنبالۀ حاصل از مجموعهای جزئی یک دنبالۀ مفروض متـ . سری 1
-
series 2
رشته 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] شماری از هر چیزی که یکی پس از دیگری پشتسرهم قرار گیرند متـ . سلسله 2، مجموعه 3
-
string 2
رشته 5
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] توالیای از شیءهای گوناگون برگزیده از یک مجموعۀ معین با شناسههای خاص خودشان
-
main sequence
رشتۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] نواری از نمودار HR که ستارههایی را نشان میدهد که منبع اصلی تولید انرژی در آنها تبدیل هیدروژن به هلیم است