کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسوبنگار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نگار
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ نگاریدن و نگاشتن) negār ۱. = نگاشتن٢. (اسم) نقش؛ تصویر: ◻︎ از نقشونگار درودیوار شکسته / آثار پدید است صنادید عجم را (عرفی: ۸).٣. (اسم) [مجاز] معشوق؛ محبوب.٤. نگارنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): روزنامهنگار.۵. نقاش (در ترکیب با کلمۀ دیگر): چ...
-
نگار
واژهنامه آزاد
نقش تصویر
-
نگار
واژهنامه آزاد
۱.نقش٬نقاشی ۲.نقشی که از حنا بر دست و پای محبوب کنند. ۳.تحریر ۴.بت٬ صنم ۵. معشوق٬ محبوب
-
sediment concentration
غلظت رسوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نسبت وزن رسوب خشک به رسوب موجود در مخلوط آب و رسوب
-
settling chamber 1
اتاقک رسوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] محلی که ذرات معلق در آن تهنشین میشود
-
sediment production
تولید رسوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مقدار رسوب بهوجودآمده در یک حوضه در نتیجۀ فرایندهای فرسایشی
-
bottom sediment
تهرسوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد جامد نهشته در کف پیکرههای آبی
-
precipitate
رسوب 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مادهای که از یک محلول یا محلول تعلیقی براثر تغییر شیمیایی یا فیزیکی جدا شود
-
sediment
رسوب 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مواد جامد معلق در مایع که تهنشین شود
-
neritic sediment
رسوب پایابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] رسوباتی که عمدتاً از بقایای موجودات دریایی در ناحیه پایابی به وجود میآید
-
precipitant
رسوبدهنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مادهای که با افزودن آن به یک محلول رسوب ایجاد شود
-
precipitation 2
رسوبدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] فرایند تشکیل فاز جامد قابل جداشدن در یک محیط مایع
-
sedimentologic
رسوبشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مربوط به رسوبشناسی
-
sedimentologist
رسوبشناس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] متخصص رسوبشناسی
-
sedimentology
رسوبشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مطالعۀ علمی سنگهای رسوبی و فرایندهای تشکیل آنها، همچنین توصیف و ردهبندی و بررسی منشأ و تفسیر رسوبات