کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسوبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رسوبی
لغتنامه دهخدا
رسوبی . [ رُ ] (ص نسبی ) دُرد. منسوب به رسوب . (ناظم الاطباء). ته نشسته . (لغات فرهنگستان ). || منسوب به رسوب : اراضی رسوبی . (یادداشت مؤلف ).
-
رسوبی
دیکشنری فارسی به عربی
غريني
-
واژههای مشابه
-
sedimentation unit
واحد رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] لایه یا نهشتۀ حاصل از یک دورۀ خاص رسوبگذاری
-
coprecipitation, CPT
همرسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نانوفنّاوری] فرایندی که در آن حداقل دو مادۀ محلول در شرایط خاص بهطور همزمان رسوب میکنند
-
Sedimentation diameter
قطر رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] قطر یک کرۀ فرضی با وزن مخصوص و سرعت تهنشینی یکسان با یک ذرۀ رسوبی در همان سیال
-
sedimentary trap
تلۀ رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] پهنهای که در آن مواد رسوبی بیش از آنکه انتقال یابند، انباشته میشوند
-
sedimentary structure
ساختار رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زمینشناسی] [باستانشناسی] ویژگیهای قابل مشاهدۀ رسوبات، اعم از ترکیب، اندازه، شکل، حالت، وضعیت، جهتگیری و تراکم رگهها و ذرات [زمینشناسی] ساختار سنگ رسوبی که همزمان با نهشت یا در نتیجۀ فرایندهای رسوبی پس از نهشت به وجود آمده است
-
sedimentary differentiation
تفریق رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] جدا شدن پیشروندۀ تودهسنگ و تبدیل آن به محصولات متفاوت که بهصورت رسوبات جورشده نهشته میشود
-
sedimentation radius
شعاع رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نصف قطر رسوبی
-
sedimentary rock
سنگ رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی که از متراکم شدن رسوبات سست انباشتهشده، بهصورت لایهای تشکیل میشود
-
deposit corrosion, deposit attack
خوردگی رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی که در زیر یا اطراف یک رسوب ناپیوسته بر سطح فلز به وجود میآید
-
sedimentary facies
رخسارۀ رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رخسارهای چینهشناختی که ازنظر ویژگیهای سنگشناختی و دیرینهشناختی با سایر قسمتهای یک واحد چینهشناختی متفاوت است
-
sedimentary ore
کانسنگ رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ رسوبی با عیار کانسنگ
-
sedimentary tectonics
زمینساخت رسوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مطالعۀ علمی جنبههای زمینساختی لایههای رسوبی یا حوضههای رسوبی