کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسماً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رسماً
معنی
(رَ مَ نْ) [ ع . ] (ق مر.) به طور رسمی ، برابر با اصول و مقررات پذیرفته شده ، در عمل . مق اسماً.
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
رسمی، عرفاً، علناً، قانوناً ≠ اسماً
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رسماً
واژگان مترادف و متضاد
رسمی، عرفاً، علناً، قانوناً ≠ اسماً
-
رسماً
فرهنگ فارسی معین
(رَ مَ نْ) [ ع . ] (ق مر.) به طور رسمی ، برابر با اصول و مقررات پذیرفته شده ، در عمل . مق اسماً.
-
رسماً
لغتنامه دهخدا
رسماً. [ رَ مَن ْ ] (ع ق ) از روی قاعده و ترتیب و قانون . (ناظم الاطباء). برطبق اصول و قواعد و سنن :ناپلئون در 1804 م . رسماً تاجگذاری کرد. (فرهنگ فارسی معین ). || بطور دولتی . (فرهنگ نظام ).
-
واژههای مشابه
-
رسما بیان کردن
دیکشنری فارسی به عربی
فظ
-
را رسماً پذیرفت
دیکشنری فارسی به عربی
إذعَنَ لـ (إلي)
-
جستوجو در متن
-
formally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسما
-
solemnly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رسما، موقرانه
-
قانوناً
واژگان مترادف و متضاد
رسماً، شرعاً، عرفاً
-
author affiliation
وابستگی سازمانی پدیدآور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] نام سازمانی که پدیدآور، رسماً به آن وابسته است
-
interpellating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعارض، رسما سئوال کردن، استیضاح کردن
-
فظ
دیکشنری عربی به فارسی
تلفظ کردن , رسما بيان کردن , ادا کردن
-
interpellated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
interpellated، رسما سئوال کردن، استیضاح کردن
-
interpellate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متهم کردن، رسما سئوال کردن، استیضاح کردن