کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رسمان
/resmān/
معنی
= ریسمان
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رسمان
لغتنامه دهخدا
رسمان . [ رَ س َ ] (ع اِ) حسن رفتار. (ناظم الاطباء).
-
رسمان
لغتنامه دهخدا
رسمان . [ رِ ] (اِ) مخفف ریسمان . (آنندراج ). ریس . ریسمان (در تداول مردم قزوین ). مؤلف آنندراج با آوردن این بیت : به نرمی ّ سنجاب و گرمی ّ خزبه سوزن به رسمان به مقراض و گز. فوقی .گوید: «مخفی نماند که هرچند این مصراع چنین نیز موزون می شد که : بسوزن ...
-
رسمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] resmān = ریسمان
-
جستوجو در متن
-
غزل
لغتنامه دهخدا
غزل . [ غ َ ] (ع مص ) رشتن .مغزول ، نعت از آن است . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ریسمان رشتن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 73). ریسیدن . (غیاث اللغات ). رشتن . غُزول . || نوازش کردن : اخذ فی غزلهم والرفق ...
-
ریسمان
لغتنامه دهخدا
ریسمان . (اِ مرکب ) رشته و رسن . (از غیاث اللغات ) (از ناظم الاطباء). رشته ، مرکب است از ریس و مان که کلمه ٔ نسبت است و رسمان مخفف آن است . (از آنندراج ). رسن . نخ تابیده از چند نخ . (یادداشت مؤلف ). در تداول شوشتر رسمان گویند و به عربی غزل است . (ل...