کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسدبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رسدبان
/rasadbān/
معنی
پایور شهربانی نظیر ستوان ارتش.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رسدبان
لغتنامه دهخدا
رسدبان . [ رَ س َ ] (اِ مرکب ) پایه ور شهربانی معادل ستوان ارتش . (لغات فرهنگستان ). پایه ور شهربانی معادل ستوان ارتش ... این اصطلاح در زمان رضاشاه مدتی متداول بود و سپس ملغی گردید. (فرهنگ فارسی معین ).
-
رسدبان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [منسوخ] rasadbān پایور شهربانی نظیر ستوان ارتش.
-
رسدبان
دیکشنری فارسی به عربی
مساعد
-
واژههای همآوا
-
رصدبان
لغتنامه دهخدا
رصدبان . [ رَ ص َ ] (ص مرکب ) که رصد بگیرد. منجم . (یادداشت مؤلف ). رصدانگیز. || راهبان . باجگیر راه . آنکه در راه از عابران خراج گیرد. رصددار : و با رصدبانان خیانت مکن . (منتخب قابوسنامه ص 182).غم ز لب باج نفس می گیردعمر در کار رصدبان چه کنم .خاقان...
-
جستوجو در متن
-
lieutenants
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستوان، نایب، ناوبان، وکیل، رسدبان
-
lieutenant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستوان، نایب، ناوبان، وکیل، رسدبان
-
مساعد
دیکشنری عربی به فارسی
يار , کمک , مساعد , ياور , اجودان , معين , فرعي , کمکي , معاون , دستيار , بردست , ترقي دهنده , هم دست , ستوان , ناوبان , نايب , وکيل , رسدبان
-
ستوان
لغتنامه دهخدا
ستوان . [ س ُت ْ ] (اِ) امروز بدرجه ٔ نظامی اطلاق شود که شامل سه رتبه است ، ستوان یکم (نایب اول )، ستوان دوم (نایب دوم )، ستوان سوم (نایب سوم )، پائین تر از ستوان «استوار یکم » و بالاتراز ستوان یکم «سروان ». (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). ستوان دری...