کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رسح
لغتنامه دهخدا
رسح . [ رَ / رَ س َ ] (ع مص ) کم شدن گوشت عَجُز (سرین ) و هر دو ران کسی . (از اقرب الموارد). لاغرسرین بودن و هر دو ران لاغر بودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
رسح
لغتنامه دهخدا
رسح . [ رُ ] (ع ص ) ج ِ رَسْحاء. (منتهی الارب ). ج ِ اَرْسَح و رَسْحاء. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به ارسح و رسحاء شود.
-
واژههای همآوا
-
رسه
لغتنامه دهخدا
رسه . [ ] (اِخ ) یکی از منازل اسرائیلیان است و دور نیست که همان رأسه ٔ رومانی باشد که به مسافت دو میل دور از ایله در نزدیکی تلی که به رأس القاعَه َ معروف است در شمال غربی عیصون جابر واقع میباشد. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
رصح
لغتنامه دهخدا
رصح . [ رَ ص َ ] (ع مص ) بهم نزدیک شدن رانهای کسی و لاغرسرین گردیدن آن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از منتهی الارب ).
-
رصح
لغتنامه دهخدا
رصح . [ رُ ] (ع ص ) ج ِ اَرْصَح و رَصْحاء. (ناظم الاطباء). رجوع به ارصح و رصحاء شود.
-
جستوجو در متن
-
رسحاء
لغتنامه دهخدا
رسحاء. [ رَ ] (ع ص ) مؤنث ارسح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || زن زشت . ج ، رُسُح . حدیث : لاتسترضعوااولادکم الرسح و لا العمش فان اللبن یورثهما. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). زن لاغرسرین و زشت ، یا عام است .ج ، رُسُح . (آنندراج )...
-
لاغرسرین
لغتنامه دهخدا
لاغرسرین . [ غ َ س ُ ] (ص مرکب ) اَرْسَح . رَسحاء؛ زن لاغرسرین . اَرصع؛ آنکه سرین لاغر دارد. مصواء؛ زن لاغرسرین . رَسح ؛ لاغری سرین و لاغری هر دو ران . هزلاع ؛ بچه گرگ لاغرسرین که از کفتار پیدا شود. (منتهی الارب ).