کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رزکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رزکان
لغتنامه دهخدا
رزکان . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارنگه ٔ کرج . سکنه ٔ آن 200 تن . آب آنجا از رود کرج و چشمه . محصولات عمده ٔ آن غلات و انواع میوه و لبنیات . صنایع دستی آنجا کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
رزکان
واژهنامه آزاد
1.يكي از شهرك هاي شهرستان شهريار در استان تهران 2. احتمالا تشكيل شده از دو واژه رز و كان به معناي معدن انگور