کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رزستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رزستان
لغتنامه دهخدا
رزستان . [ رَ زِ ] (اِ مرکب ) تاکستان . (نفائس الفنون ). موستان . موزار. باغ انگور. (یادداشت مؤلف ).
-
رزستان
دیکشنری فارسی به عربی
مزرعة العنب
-
جستوجو در متن
-
vineyards
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاکستان، موستان، رزستان
-
مزرعة العنب
دیکشنری عربی به فارسی
تاکستان , موستان , رزستان
-
vineyard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تاکستان، موستان، رزستان
-
موستان
لغتنامه دهخدا
موستان . [ م ُ وِ ] (اِ مرکب ) باغ انگور. رز. رزستان . تاکستان . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به رزستان و تاکستان شود.
-
موستان
واژگان مترادف و متضاد
تاکستان، موزار، انگورزار، رزستان، باغ انگوری
-
انگورستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] 'angurestān جایی که درخت انگور بسیار باشد؛ تاکستان؛ موستان؛ رَزستان؛ باغ انگوری.
-
موستان
فرهنگ فارسی معین
(مُ وِ سْ) (اِمر.) زمینی که فقط در آن درخت انگور کاشته باشند، باغ انگور، تاکستان ، رزستان .
-
موزار
لغتنامه دهخدا
موزار. [ م َ ] (اِ مرکب ) باغ انگور. تاکستان . رز. رزستان . مَیوَستان . (یادداشت مؤلف ). مُوِستان . رجوع به مو و تاکستان شود.
-
باغ انگوری
لغتنامه دهخدا
باغ انگوری . [ غ ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تاکستان . موستان . رزستان .
-
میوستان
لغتنامه دهخدا
میوستان . [ م َی ْ / م ِی ْ وِ ] (اِ مرکب ) موزار. رز. رزستان . تاکستان . (یادداشت مؤلف ). باغ انگور. باغ رز.
-
باغستان
لغتنامه دهخدا
باغستان . [ غ ِ ] (اِ مرکب ) جایی که باغ بود. جایی که باغات بسیار در آن بود. (ناظم الاطباء) : سروی چو تو میباید تا باغ بیارایدوردرهمه باغستان سروی نبود شاید. سعدی (بدایع).|| رز. (یادداشت مؤلف ) . و در تداول مردم قزوین ، رزستان . موستان . موزارها. تا...
-
وارکار
لغتنامه دهخدا
وارکار. (اِ) پالیز. فالیز. و زمینی که در آن خربزه و هندوانه و جز آن کشته اند. (ناظم الاطباء). || یک قطعه از باغ و خانه ٔ محقر. (ناظم الاطباء). رجوع به وارگارشود. || گیاهی که ساقه ٔ آن افراخته و راست نباشد مانند خیار و خربزه و کدو و هندوانه و جز آن . ...