کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا اصفهانی ، سیدشرف الدین . از گویندگان نامی ایران و از سادات اصفهان بود و نیاکان وی از وزراء و امرا بودند. در عصر شاهرخ حاکم سبزوار بود ولی به اتهامی زندانی و بعد به وساطت وزیر خواجه غیاث الدین پیر احمد آزاد گردید. قتل رضا در ...
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا اصفهانی . از گویندگان اصفهان که در اوایل پیشه ٔ جولاهی داشت . رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکرة المعاصرین ص 120 و 121 و شمع انجمن ص 170 شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا خوانساری . از گویندگان متأخر ایران بود. بیت زیر او راست :چون گلرخان به جانب عشاق رو کنندصد چاک دل به ناز نگاهی رفو کنند. (از قاموس الاعلام ترکی ).و رجوع به صبح گلشن ص 174 و 175 و تذکره ٔ نصرآبادی ص 381 شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا کازرونی ، حاج میرزا محمدرضا ملقب به «صدرالسادات ». از گویندگان قرن سیزدهم هجری بود. رجوع به مرآة الفصاحة (حرف «ر») و فرهنگ سخنوران شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا ملایری ، میرزا رضا آریان . از گویندگان قرن چهاردهم هجری بود. رجوع به تذکره ٔ شعرای معاصر اصفهان ص 485 و 486 و فرهنگ سخنوران شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا واعظهمدانی ، حاجی میرزا رضا واعظ همدانی پسر حاجی میرزاعلی نقی . یکی از مشایخ ارشاد و نوه ٔ حاجی ملا رضا متخلص به کوثر از مشایخ نامی عهد فتحعلی شاه بود که یکی از وعاظ نامی و بانفوذ تهران در اواخر دوره ٔ ناصرالدین شاه بشمار اس...
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا هاشمی ، محمدرضا. از گویندگان قرن دوازدهم هَ . ق . و در سال 1127 هَ . ق . زنده بود. رجوع به تذکره ٔ قاری ص 253 و 254 و فرهنگ سخنوران شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضا هروی ، رضاعلی شاه . از مریدان سیدمعصوم دکنی و از گویندگان قرن دوازدهم هجری بود.رجوع به فرهنگ سخنوران و ریاض العارفین ص 260 شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای اصفهانی ، شیخ نجیب الدین رضا. رجوع به زرگر اصفهانی شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای اصفهانی ، میرزا رضا صفاهانی .طبعش معروف رضای شاهدان تازه مضامین و نادره معانی :ز بس پر شد به یاد لعل جان بخشی دل تنگم صدای آب حیوان می کند گر بشکند رنگم .تار و پود بسترش از رنگ وبوی گل کنیدآن بدن یک پیرهن از برگ گل نازکتر ا...
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای اصفهانی ، میرزاسیدرضا. از سادات حسینی اصفهان و در کمال زهد و تقوی بسیار خوش صحبت بود. در عهد شاه سلطان حسین به منصب نقابت منصوب و هم در آن زمان به اجدادش محشور شد و گاهی شعر می گفت ، این دو بیت از او مسموع و ثبت شد:هرگه که ...
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، حکیم محمدرضا عرب . از گویندگان قرن دوازدهم هجری بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکرة المعاصرین ص 87 و 88 شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، میر محمدرضا خلف میر عبدالحی و قاضی بروجردی . از گویندگان قرن یازدهم هجری بود. رجوع به تذکرة المعاصرین صص 116-118 و فرهنگ سخنوران شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بروجردی ، میرزا محمدرضا، از اولاد جهانشاه ترکمان . از گویندگان قرن دوازدهم هجری بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکرةالمعاصرین ص 124 شود.
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا رضای بلگرامی ، محمدرضا. از دوستان محمدصادق خان اختر و از گویندگان قرن سیزدهم هجری بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و روز روشن ص 247 شود.