کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رزانة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رزانة
لغتنامه دهخدا
رزانة. [ رَ ن َ ] (ع اِمص ) آهستگی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 51). وقار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رزانت . رجوع به رزانت شود.
-
رزانة
لغتنامه دهخدا
رزانة. [ رَ ن َ ] (ع مص ) صاحب وقار گردیدن . (از اقرب الموارد). بردبار و صاحب وقار گردیدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). باآرام شدن . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). آهسته شدن . (دهار).
-
واژههای مشابه
-
dye, dyestuff
رَزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادۀ رنگبخشی که در محیط خود قابلیت حل شدن یا پراکنش دارد و ازطریق واکنشهای شیمیایی یا جذب یا پراکنش به مادۀ دیگر افزوده میشود متـ . مادۀ رنگرزی
-
acid dye
رَزانۀ اسیدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رَزانهای آنیونی که به الیاف پروتئینی یا پلیآمیدی یا الیافی که شامل گروههای بازی هستند گرایندگی (substantivity) دارد
-
basic dye
رَزانۀ بازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رزانهای که به دلیل وجود آنیلین یا گروههای مشابه در آن تا حدی خواص بازی دارد
-
lac dye
رَزانۀ لکایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رزانۀ حاصل از خیساندن لکای خام در یک فراورده
-
vat dyes
رَزانههای خمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] دستهای از رزانههای نامحلول در آب که به شکل کاهیده، یعنی محلول در آب، بر روی لیف به کار میروند و پس از اکسایش مجدد، به حالت اصلی، یعنی نامحلول در آب، بازمیگردند
-
lake dyes
رَزانههای رَزدانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] دستهای از رَزانهها که با نمکهای کلسیم، باریم، کروم یا آلومینیم ترکیب یا جذب آنها میشوند و رَزدانه ایجاد میکنند
-
sulphur dye
رَزانههای گوگردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] دستهای از رَزانههای نامحلول در آب و بر پایۀ گوگرد که به شکل کاهیده و حلشده در محلول سدیمسولفید بر روی لیف به کار میروند و سپس برای بازگشتن به حالت اصلی، تحت اکسایش مجدد قرار میگیرند
-
واژههای همآوا
-
رزانت
واژگان مترادف و متضاد
استواری، سنگینی، معقولی، وقار، وقر ≠ سبکی
-
رزانت
فرهنگ فارسی معین
(رَ نَ) [ ع . رزانة ] (مص ل .) باوقار بودن ، سنگین بودن .
-
رضانت
لغتنامه دهخدا
رضانت . [رَ ن َ ] (از ع ، اِمص ) استواری و محکمی . (غیاث اللغات از صراح اللغة و منتخب اللغة). رجوع به رزانت شود.
-
رزانت
لغتنامه دهخدا
رزانت . [ رَ ن َ ] (ع اِمص ) رزانة. آهستگی و گرانباری و سنگینی . (ناظم الاطباء). آهستگی و گرانباری . (غیاث اللغات ) (بحر الجواهر). آهستگی . (از کشاف زمخشری ). سنگینی . آهستگی . (فرهنگ فارسی معین ). || آرمیدگی و استواری و وقار. (ناظم الاطباء). سنجیدگی...