کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رزاز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رزاز
/razzāz/
معنی
برنجفروش.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
برنجفروش، برنجکوب
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رزاز
واژگان مترادف و متضاد
برنجفروش، برنجکوب
-
رزاز
فرهنگ فارسی معین
(رَ زّ) [ ع . ] (ص .) 1 - برنج کوب . 2 - برنج - فروش .
-
رزاز
لغتنامه دهخدا
رزاز. [ رَ ] (ع اِ) رصاص و قلعی . (ناظم الاطباء). قلعی است . (منتهی الارب ). رصاص . (از اقرب الموارد). و رجوع به رصاص و قلعی شود.
-
رزاز
لغتنامه دهخدا
رزاز. [ رَزْ زا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن علویه رزاز جرجانی ،مکنی به ابوالعباس . وی از محمدبن غالب تمتام و ابوبکربن باغندی روایت کرد. و اسماعیل بن سوید خیاط و ابواسحاق مؤدب از او روایت دارند. (از لباب الانساب ).
-
رزاز
لغتنامه دهخدا
رزاز. [ رَزْ زا ] (اِخ ) لقب ابوجعفربن بختری . (منتهی الارب ) (تاح العروس ج 4 ص 38).
-
رزاز
لغتنامه دهخدا
رزاز. [ رَزْ زا ] (اِخ ) محمدبن عبیداﷲ. از حسین بن فهد موصلی و جز او حدیث شنید، وخطیب ابوبکر از او روایت دارد. (از لباب الانساب ).
-
رزاز
لغتنامه دهخدا
رزاز. [رَزْ زا ] (ع ص ) برنج فروش . (ناظم الاطباء) (از لباب الانساب ) (از اقرب الموارد). کرنج فروش . (دهار). کسی که برنج (رُزّ) میفروشد. (فرهنگ نظام ). منسوب است به ارز که برنج باشد. (از انساب سمعانی ). || کسی که شلتوک را با دنگ کوفته برنج میسازد و ر...
-
رزاز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] razzāz برنجفروش.
-
رزاز
لهجه و گویش تهرانی
برنج فروش
-
رزاز
واژهنامه آزاد
برنج کوب
-
واژههای مشابه
-
هاون رزاز،دنگ رزاز
لهجه و گویش تهرانی
وسیله برنجکوبی
-
علی رزاز
لغتنامه دهخدا
علی رزاز. [ ع َ ی ِ رَزْ زا ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن داود رزاز. محدث بود و در 419هَ . ق . درگذشت . او را جزوه ای در حدیث است . (از معجم المؤلفین بنقل از لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 169).
-
حسن رزاز
لغتنامه دهخدا
حسن رزاز. [ ح َ س َ ن ِ رَزْ زا] (اِخ ) (حاجی سید...) که بعدها اسم خانوادگی خود را به «شجاعت » تبدیل نموده بود از پهلوانان بسیار معروف و باشرافت و خیر تهران بود. محمد قزوینی گوید: من در سی و پنج سال پیش (سال 1290 هَ . ش .) قبل از مسافرت از ایران ، کش...
-
بزار و رزاز
فرهنگ گنجواژه
کاسبها.