کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رذمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رذمة
لغتنامه دهخدا
رذمة. [ رَ م َ ] (ع ص ) قِدْر رذمة؛ دیگ پر که از سرش بریزد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
رضمة
لغتنامه دهخدا
رضمة. [ رَ م َ ] (ع اِ) یکی رَضْم . به معنی سنگ بزرگ که در عمارت بر هم نهند. (آنندراج ). یکی رَضْم و رَضَم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). سنگ بزرگ . ج ، رِضام . (مهذب الاسماء).
-
رضمة
لغتنامه دهخدا
رضمة. [ رُ م َ ] (ع ص ) طائر رضمة. نعت است از رضم به معنی ثابت و برجا ماندن مرغ در پریدن . (منتهی الارب ). مرغ ثابت و برجا. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
-
رزمة
لغتنامه دهخدا
رزمة. [ رَ زَ م َ ] (ع اِ) آواز شتر ماده . (دهار). آوازه ٔ ماده شتر از حلق در پیش بچه ٔ خود مانند ناله بدون آنکه دهان را گشاید و آن از حنین آهسته تر است . و در مثل : لا خیر فی رزمة لا درة فیها؛ در حق کسی گویند که وعده کند و بجای نیاورد. (ناظم الاطباء...
-
رزمة
لغتنامه دهخدا
رزمة. [ رَ م َ ] (ع اِ) یک بار خوردن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || یک بار در روز خوردن مانند وجبة. (از اقرب الموارد). اکل الرزمة؛ در روز یک بار طعام خوردن . (ناظم الاطباء). مؤلف نشوء اللغة تحت عنوان «اجتماع القلب و الابدال فی الکلمة الواحدة او...
-
رزمة
لغتنامه دهخدا
رزمة. [ رَ م َ ] (ع مص ) سرد گردیدن زمستان : رزم الشتاء رزمة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || بر جای ماندن مرداز بیماری : رُزِم َ الرجل (مجهولاً). (منتهی الارب ).
-
رزمة
لغتنامه دهخدا
رزمة. [ رِ م َ ] (ع اِ) رَزْمة. پشتواره ٔ جامه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه در یک جامه ٔ استوار و فراهم کرده شود. (از اقرب الموارد). || ضرب شدید. ج ، رَزَم ،رَزِم . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).