کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رذایة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رذایة
لغتنامه دهخدا
رذایة. [ رَ ی َ ] (ع مص ) بیمار و ضعیف و سست گردیدن . (آنندراج ) .
-
واژههای همآوا
-
رضایت
واژگان مترادف و متضاد
تراضی، خشنودی، رضا، رضامندی، قبول
-
رضایت
فرهنگ واژههای سره
خوشنود
-
رضایت
فرهنگ فارسی معین
(رِ یَ) [ ع . ] (اِمص .)1 - قبول ، رضامندی . 2 - خوشحالی ، خشنودی . 3 - رخصت ، اجازه .
-
رضایت
لغتنامه دهخدا
رضایت . [ رِ ی َ ] (از ع ، اِمص ) خشنودی و پسندیدگی و میل . (ناظم الاطباء). رضایة. خشنودی . (یادداشت مؤلف ) (لغات فرهنگستان ) (فرهنگ فارسی معین ). از مصادر مجعول است که بجای رضا و رضوان استعمال می شود و اگر هم در لغت عربی موجود بود می بایست رضاوت با...
-
رضایت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [مٲخوذ از عربی] rezāyat خشنودی.