کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ردیف فشرده ساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
seed drill
ردیفکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماشینی برای قرار دادن مقدار معینی بذر یا کود، در عمق معینی از خاک در یک ردیف یا در ردیفهای موازی
-
destage
ردیفکاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] طراحی مجدد موتور ازطریق برداشتن یک ردیف از تیغههای فشردهساز محوری
-
هم ردیف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فارسی. عربی] hamradif کسی که با دیگری در یک مقام و پایه قرار دارد.
-
ردیف شد
دیکشنری فارسی به عربی
اِتَّسَقَ
-
ردیف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اصطف
-
ردیف ستون
دیکشنری فارسی به عربی
صف
-
ردیف درخت
دیکشنری فارسی به عربی
صف
-
ردیف مضراب
دیکشنری فارسی به عربی
لوحة المفاتيح
-
ردیف حروف
دیکشنری فارسی به عربی
لوحة المفاتيح
-
alignment, sequence alignment
همردیفسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] همردیف کردن دو یا چند توالی از رشتههای نوکلئیکاسید یا آمینواسید برای یافتن توالیهای مشابه
-
swather
درو ـ ردیفکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماشینی که محصول را درو میکند و آن را به شکل نوارها یا ردیفهای باریکی بر روی زمین باقی میگذارد
-
compressor stage
ردیف فشردهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعهای در فشردهساز محوری که شامل تعدادی تیغه است
-
دریک ردیف قرار گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
اصطف
-
بازی کن ردیف جلو
دیکشنری فارسی به عربی
مهاجم