کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ردیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ردیف ستون
دیکشنری فارسی به عربی
صف
-
ردیف درخت
دیکشنری فارسی به عربی
صف
-
ردیف مضراب
دیکشنری فارسی به عربی
لوحة المفاتيح
-
ردیف حروف
دیکشنری فارسی به عربی
لوحة المفاتيح
-
alignment, sequence alignment
همردیفسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] همردیف کردن دو یا چند توالی از رشتههای نوکلئیکاسید یا آمینواسید برای یافتن توالیهای مشابه
-
swather
درو ـ ردیفکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ماشینی که محصول را درو میکند و آن را به شکل نوارها یا ردیفهای باریکی بر روی زمین باقی میگذارد
-
compressor stage
ردیف فشردهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مجموعهای در فشردهساز محوری که شامل تعدادی تیغه است
-
دریک ردیف قرار گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
اصطف
-
بازی کن ردیف جلو
دیکشنری فارسی به عربی
مهاجم
-
جستوجو در متن
-
tier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درجه، ردیف، رده، ردیف صندلی، ردیف کردن، ردیف شدن
-
صف
دیکشنری عربی به فارسی
ارايه , رديف ستون , ستون بندي , رديف درخت , سطر , رديف
-
colonnades
دیکشنری انگلیسی به فارسی
colonades، ردیف ستون، ردیف درخت
-
claviers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
claviers، ردیف جا انگشتی، ردیف مضراب
-
rowed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ردیف، ردیف کردن، پارو زدن، راندن، قرار دادن، بخط کردن
-
colonnade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستون فقرات، ردیف ستون، ردیف درخت