کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ردحة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ردحة
لغتنامه دهخدا
ردحة. [ رُ ح َ ] (ع اِ)پاره ٔ زاید که در دامن خیمه و یا سپس خرگاه درآرند یا پرده ای که در آخر خیمه بیفزایند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پرده ای که در سپس خیمه باشد.(از اقرب الموارد). || فراخی . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج...
-
واژههای همآوا
-
ردهة
لغتنامه دهخدا
ردهة. [ رَ هََ ] (ع اِ)مغاکی در زمین بلند درشت و یا در سنگ که آب در وی گرد آید. ج ، رَدْه ، رَدَه ْ، رُدَّه ْ، رِداه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). گوراب در کوه . (مهذب الاسماء). گوراب . (تفلیسی ). گودالی که در آن آب باران و جز آن جمع شو...
-
جستوجو در متن
-
ردح
لغتنامه دهخدا
ردح . [ رَ ] (ع مص ) درآوردن یک شقه در دامن یا سپس خیمه . (از اقرب الموارد). درآوردن یک شقه و یا ردحه دردامن خیمه و سپس خرگاه . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || گرداگرد خانه را به گل گرفتن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از...