کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رحوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رحوی
لغتنامه دهخدا
رحوی . [ رَ ح َ وی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به رحا. آسیایی . حرکت دوری . (ناظم الاطباء). منسوب به رَحی ̍. دوری . آسگون . آسیایی .- دور رحوی ؛ جنبش آسیایی . حرکتی چون حرکت آسیا.
-
واژههای مشابه
-
حرکت رحوی
لغتنامه دهخدا
حرکت رحوی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ رَ ح َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح هیئت قدیم ، نوعی از حرکات افلاک است . در برابر حرکت حمایلی و حرکت دولابی . حرکتی دوری که خطی فرضی همچون مدار آسیا ایجاد کند.
-
واژههای همآوا
-
رهوی
لغتنامه دهخدا
رهوی . [ ] (اِخ ) محمد. او راست : اللؤلؤ المنظوم فی علم الطلاسم و النجوم . (از معجم المطبوعات مصر).
-
رهوی
لغتنامه دهخدا
رهوی . [ رَهَْ وا ] (ع ص ) زن فراخ شرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
آسگون
لغتنامه دهخدا
آسگون . (ص مرکب ) چون آسیا. چون آس . رحوی .- بحر آسگون ؛ مجازاً، آسمان . فلک .
-
رحی
لغتنامه دهخدا
رحی . [ رَ حا ] (اِخ ) نام جایی است به سیستان و نسبت بدان رحایی باشد. (یادداشت مؤلف ). موضعی است به سجستان ، از آن موضع است محمدبن احمدبن ابراهیم رحوی . (آنندراج ).
-
آسیائی
لغتنامه دهخدا
آسیائی . (ص نسبی ) منسوب به برّ و قاره ٔ آسیا: ملل آسیائی . || منسوب به آسیای حبوب . رحوی .- آسیائی کردن ؛ خرد کردن به آسیا. سخت نرم سائیدن .- || بدور آوردن چون آسیا.
-
حرکت حمایلی
لغتنامه دهخدا
حرکت حمایلی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ح َ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح هیئت بطلمیوسی ، نوعی از حرکات افلاک است . در برابر حرکت دولابی و حرکت رحوی . حرکتی دوری است که خطی فرضی مانند حمایل ایجاد کند.
-
حرکت دولابی
لغتنامه دهخدا
حرکت دولابی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از حرکت افلاک است در اصطلاح هیئت بطلمیوسی . در مقابل حرکت رحوی و حرکت حمایلی . حرکتی دوری است که دائره ای فرضی همچون دولاب عمود بر دائره ٔ افق بوجود آورد.
-
دوری
لغتنامه دهخدا
دوری . [ دَ / دُو ] (ص نسبی )منسوب به دور. رحوی . چنبری . دورانی . (یادداشت مؤلف ). || منسوب به دور و گردش در زمان خاص .- جنون دوری ؛جنون ادواری .|| (اِ) ظرفی مدور با لبه ٔ بسیار کوتاه از مس و غیره . بشقاب بزرگ لبه دار. (یادداشت مؤلف ). ظرف غذاخور...
-
آفاق
لغتنامه دهخدا
آفاق . (ع اِ) ج ِ افق . کران ها. کرانه های آسمان . اطراف . اطراف هامون . نواحی . اقطار. || عالم . گیتی . جهان . جایها، و توسعاً زمانه . روزگار : در آفاق هرجا ز نزدیک و دورنبد کآن نه از فرّ اویافت نور. فردوسی .بجست آنکه هرگز نجسته ست کس سخن ماند از وی...
-
دائره ٔ عظیمة
لغتنامه دهخدا
دائره ٔ عظیمة. [ ءِ رَ / رِ ی ِ ع َ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دایره ٔ عظمی . هرصفحه ای که از مرکز کره بگذرد شکل حاصل از محل تقاطعکره با آن صفحه دایره ای بنام دائره ٔ عظیمه ایجاد کند. صاحب غیاث اللغات گوید: بدانکه دائره ٔ عظیمه آن را گویند که تنصی...