کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رحمت نمودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان عربستان بخش مرکزی شهرستان گلپایگان . سکنه ٔآن 1514 تن . محصول عمده ٔ آن غلات و لبنیات . آب آن ازچشمه و قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 580 تن . آب آن از رودک . محصول عمده ٔ آن غلات و برنج و چغندر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کمین بخش زرقان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 145 تن . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آن غلات و چغندر است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان . سکنه ٔ آن 330 تن . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آن غلات دیمی و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نوق شهرستان رفسنجان . سکنه ٔآن 16 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان یوسف وند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. سکنه ٔ آن 120 تن . آب آن از رودخانه ٔ کهمان . محصول عمده ٔ آن غلات و حبوب و لبنیات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی ازدهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان . سکنه ٔ آن 350 تن . آب آن از رودخانه . محصول عمده ٔ آن غلات و توتون و سیگار و لبنیات ، بویژه پنیر. صنایع دستی آنجا نجاری و آهنگری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی کوچک از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد. سکنه ٔ آن 34 تن . آب آن از قنات . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی کوچک از دهستان برخوار بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان . سکنه ٔ آن 44 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی کوچک از دهستان خانکوک بخش حومه ٔ شهرستان فردوس . سکنه ٔ آن 30 تن . محصول آن غلات و میوه و زیره و زعفران و پنبه و ابریشم . آب آن از قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار. سکنه ٔ آن 210 تن . آب آن از چشمه . محصول عمده ٔ آن لبنیات و غلات . راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمان به چاه ملک ، میان برج اکرم السلطنه و چاه ملک ، واقع در 297هزارگزی کرمان . (یادداشت مؤلف ).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه نطنز به مورچه خورت ، میان بادی آباد و رباط، در 19200گزی نطنز. (یادداشت مؤلف ).
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش رودبار شهرستان رشت در خاور سفیدرود. محصول عمده ٔ آن غلات و زیتون و ذغال چوب .آبادی آن 53 تا. جمعیت دهستان در حدود 18 هزار تن . مرکز دهستان قریه ٔ تنکابن و قراء مهم آن کلشتر، نصفی و شیرک...
-
رحمت آباد
لغتنامه دهخدا
رحمت آباد. [ رَ م َ ] (اِخ )دهی از دهستان کشکوئیه ٔ شهرستان رفسنجان . سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آن غلات و پسته وپنبه و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).