کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رجزگویان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رجزگویان
لغتنامه دهخدا
رجزگویان .[ رَ ج َ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) صفت حالیه ، در حال گفتن رجز. در حال خواندن شعر رجز : اشعریان به حضرت رسول آمدند شهقه زنان و رجزگویان بدین عبارت :غذاً نلقی الاحبه محمداً و حزبه .(از ترجمه ٔ تاریخ قم ص 274).
-
جستوجو در متن
-
شهقه زنان
لغتنامه دهخدا
شهقه زنان . [ش َ ق َ / ق ِ زَ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حالت شهقه زدن . نعره زنان . صیحه زنان : بعد از آن اشعریان بحضرت رسول آمدند شهقه زنان و رجزگویان بدین عبارت : غداً نلقی الاحبه محمداً و حزبه . (تاریخ قم ص 274).
-
فضل بن قدامة
لغتنامه دهخدا
فضل بن قدامة. [ ف َ ل ِ ن ِ ق ُ م َ ] (اِخ ) ابوالنجم فضل بن قدامة العجلی . از اکابر رجزگویان شعر عرب و معاصر عبدالملک بن مروان بود و در مجالس عبدالملک و فرزندش هشام حضور می یافت . وفات او به سال 130 هَ . ق . اتفاق افتاد. (از الاعلام زرکلی ).