کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رجان
لغتنامه دهخدا
رجان . [ رَج ْ جا ] (اِخ ) نام جایی در ایران که ارّجان نیز گویند. (ناظم الاطباء). شهری بفارس ، و یقال فیه الرجان ایضاً. از آن شهر است احمد رجانی ابن حسن و احمد رجانی ابن ایوب و عبداﷲ رجانی ابن محمدبن شعیب و برادرش احمد رجانی که محدثند. (منتهی الارب )...
-
رجان
لغتنامه دهخدا
رجان . [ رَج ْ جا ] (اِخ ) وادیی است به نجد. (منتهی الارب ). وادی بزرگی است در نجد. (از معجم البلدان ).
-
رجان
لغتنامه دهخدا
رجان . [ رَج ْ جا ] (ع اِ) حرکت و زلزله . (از معجم البلدان ).
-
رجان
لغتنامه دهخدا
رجان . [ رُ ] (اِخ ) دهی از دهستان خبر بخش بافت شهرستان سیرجان . سکنه ٔ آن 67 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات عمده ٔ آن غلات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جستوجو در متن
-
رجانی
لغتنامه دهخدا
رجانی . [ رَج ْ جا ] (ص نسبی ) منسوب به رجّان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
-
ارجان
لغتنامه دهخدا
ارجان . [ اَرْ رَ ] (اِخ ) اورجان . و عامه ٔ ایرانیان آنرا ارغان نامند و متنبی راء آنرا بتخفیف آورده است در این بیت :أرجان َ ایّتها الجیادُ فانه عزمی الذی یَدع ُ الوشیج مکسّرا.و قال ابوعلی : ارجان وزنه فَعّلان و لاتجعله أفعلان لأنک ان جعلت َ الهمز...