کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رتوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رتوش
/rotuš/
معنی
دستکاری عکس پس از ظهور؛ اصلاح.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
retouch
-
جستوجوی دقیق
-
رتوش
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ فر. ] (اِ.) دستکاری عکس و فیلم برای زیباتر کردن آن ، پرداخت (فره ).
-
رتوش
لغتنامه دهخدا
رتوش . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) اصلاح . دستکاری . در اصطلاح عکاسی ، دستکاری عکس روی فیلم یا شیشه پس از ظهور آن بوسیله رنگ و مداد مخصوص ، جهت زیبا کردن حالت و قیافه ٔ تصویر. (از فرهنگ فارسی معین ).- رتوش کردن ؛ دستکاری کردن از عکس .
-
رتوش
دیکشنری عربی به فارسی
چين , حاشيه چين دار , زوايد , تزءينات , پيرايه , چيز بيخود يا غير ضروري , افراط , لذت , تجمل , لرزيدن (از سرما) , حاشيه دوختن بر , ريشه دار کردن
-
رتوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: retouche] rotuš دستکاری عکس پس از ظهور؛ اصلاح.
-
جستوجو در متن
-
حاشیه چین دار
دیکشنری فارسی به عربی
رتوش
-
زواید
دیکشنری فارسی به عربی
رتوش
-
تزءینات
دیکشنری فارسی به عربی
رتوش
-
چیز بیخود یا غیر ضروری
دیکشنری فارسی به عربی
رتوش
-
تجمل
دیکشنری فارسی به عربی
رتوش
-
لرزیدن (از سرما)
دیکشنری فارسی به عربی
رتوش
-
حاشیه دوختن بر
دیکشنری فارسی به عربی
رتوش
-
ریشه دار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
جزر , رتوش
-
پیرایه
دیکشنری فارسی به عربی
حلية , رتوش
-
چین
دیکشنری فارسی به عربی
تجعيدة , تعديل , جناح , رتوش , طوية