کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رتعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رتعة
لغتنامه دهخدا
رتعة. [ رَ ت َ ع َ ] (ع اِمص ) رَتْعة. فراخی و ارزانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فراخی در ارزانی . (ناظم الاطباء). و از آن است مثل : القید و الرتعة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فراوانی و فراخی ، و از آن است مثل : اسمننی القید و الرتعة. (از اقرب ...
-
رتعة
لغتنامه دهخدا
رتعة. [ رَ ع َ ] (ع اِمص ) رَتَعة. فراخی و ارزانی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). فراخی و ارزانی . (ناظم الاطباء). رجوع به رَتَعة شود.
-
واژههای همآوا
-
رطاط
لغتنامه دهخدا
رطاط. [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رطیط. (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). به معنی بانگ و فریاد و گولی و مرد گول . (آنندراج ). رجوع به رطیط شود.