کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربیعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن سکنة، مکنی به ابورویخة فزعی ... ابن حبان گفته که او درک حضورحضرت رسول می کرد و در فلسطین ساکن بود و در بیت جیرین درگذشت . دولابی گفته : حضرت رسول عَلَم سپیدی بر اوبست و فرمود ای ابورویخة بسوی قوم خود برو و آنان را فراخوان...
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن فراس . او را فارسی نیز می گفتند. ابن لهیعة روایاتی بواسطه از وی نقل کرده است . رجوع به الاصابة ج 1 قسم 1 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 شود.
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن نیار. به گفته ٔ طبری و تحقیق ابن فتحون و جز وی در شمارصحابه ٔ حضرت رسول (ص ) است . (از الاصابة ج 1 قسم 1).
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) از قبیله ٔ بنی زید که جایگاه آنان در حوالی قنفذة است . (از معجم قبایل العرب ج 3).
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) از قبیله ٔ منطقه ٔ بغداد است و در حوالی معینة بچادرنشینی زندگی میکردند و به کشت و زرع میپرداختند. (از معجم قبایل العرب ج 3).
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) بخشی از قبیله ٔ بنی مالک است . (از معجم قبایل العرب ج 3).
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) تیره ای از قبیله ٔ ثقیف در حجاز. (از معجم قبایل العرب ج 3).
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) تیره ای ازبنی خضیر که در دیگر سرزمنیهای نجد از وادی دواسر بسوی کوه شهر پراکنده اند. (از معجم قبایل العرب ج 3).
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) جرشی یا ابن عمرو یا ابن غاز. برحسب روایات مختلف وی از اصحاب حضرت رسول (ص ) و از راویان بشمار میرفت . یعقوب بن شبة گفته است : او در شمار کسانی است که بسال 64هَ . ق . در مرج راهط کشته شدند. (از الاصابة ج 1 قسم 1). و رجوع به الا...
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) خادم حضرت رسول (ص ) بود. و ابوعمر او را ربیعةبن کعب خادم حضرت دانسته است . رجوع به الاصابة ج 1 قسم 4 شود.
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) دهی است به صعید مر بنی ریعة را. (آنندراج ) (منتهی الارب ). قریه ٔ بزرگی است در انتهای صعید در میان اسوان و بلاق . (از معجم البلدان ).
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) سومین قبیله از ریشه ٔ اول از صف اول عرب عدنانی ، و آنان فرزندان ربیعةبن نزار میباشند که به ربیعة الفرس مشهورند. ربیعة دو تیره دارد و آن دو عبارتند از: «اسد» و «ضُبَیعة» و سرزمین آنها تا امروز در جزیره ٔ فراتیه است و دیار ربیع...
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) شاخه ای از بنی نمیر نصریان از میاهة القلیب . (از معجم قبایل العرب ج 3).
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) قبیله ای از بنی زید، از عبداﷲ، از دارم بن مالک . (از معجم قبایل العرب ج 3).
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) قبیله ای از قبیله های بحرین و قطیف و هجر. (از معجم القبایل ج 3).