کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ربید
لغتنامه دهخدا
ربید. [ رَ ] (ع ص ، اِ) خرمای برهم نهاده که آب پاشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
ربید
لغتنامه دهخدا
ربید. [رُ ب َ ] (ع اِ) مربا. حلوا. آچار. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
مربة
لغتنامه دهخدا
مربة. [ م ُ رَب ْ ب َ ] (ع اِ) مربا. مازیاره . رچال . ربید. (ناظم الاطباء). رجوع به مربا شود.
-
مربا
لغتنامه دهخدا
مربا. [ م ُ رَب ْ با ] (ع ص ، اِ) هرچیز که در شیره ٔ شکر آن را تربیت کرده پرورش دهند.مازیانه . مازیاره . مازیاری . ربید. رچال . (ناظم الاطباء). میوه ٔ تر یا خشک یا پوست یا گل میوه که در شیره ٔشکر پخته باشد، از قبیل مربای به ، مربای سیب ، مربای بهارنا...