کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ربودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
abducens
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ربودن
-
ناربودن
لغتنامه دهخدا
ناربودن . [ رُ دَ ] (مص منفی ) نربودن . مقابل ربودن . رجوع به ربودن شود.
-
استلاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estelāb ربودن؛ دزدیدن.
-
shanghai
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شانگهای، ربودن
-
hijacks
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جاسوسی، ربودن
-
suck in
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردن، ربودن
-
hijacked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ربوده شده، ربودن
-
دربردن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) darbordan چیزی یا کسی را ربودن و با خود بردن.
-
shanghaiing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shanghaiing، ربودن
-
قاپیدن و چاپیدن
فرهنگ گنجواژه
ربودن و دزدیدن.
-
دزدیدن
واژگان مترادف و متضاد
دستبرد زدن، ربودن، سرقت
-
قاپیدن
واژگان مترادف و متضاد
بهچنگآوردن، چنگزدن، ربودن، قاپزدن
-
اختطاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'extetāf بهسرعت قاپیدن؛ ربودن.
-
ربایش
فرهنگ فارسی معین
(رُ یِ) (اِمص .) ربودن .
-
purloin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خال خال، ربودن، دزدیدن