کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رباعیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رباعیات
/robā'iy[y]āt/
معنی
= رباعی
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رباعیات
فرهنگ فارسی معین
(رُ یّ) [ ع . ] (اِ.) جِ رباعیه (رباعی ). 1 - اشعار چهار مصراعی . 2 - دندان های اربعة انسان بین ثنایا و انیاب .
-
رباعیات
لغتنامه دهخدا
رباعیات . [ رَ ] (ع اِ) ج ِ رَباعیة، بمعنی چهار دندان که میان دندان ثنایا و انیاب باشد. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از منتخب اللغات ) (از غیاث اللغات ). چهار دندان که از پس ثنایا بود. (مهذب الاسماء). || ج ِ رَباعیة، بمعنی حیوانی که دندانهای ربا...
-
رباعیات
لغتنامه دهخدا
رباعیات . [ رُ عی یا ] (ع اِ) شعرهای دوبیتی . (ناظم الاطباء). ج ِ رباعی . رجوع به رباعی شود.
-
رباعیات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: رباعیّات، جمعِ رباعیَّة] (ادبی) robā'iy[y]āt = رباعی
-
جستوجو در متن
-
مصطفی
لغتنامه دهخدا
مصطفی . [ م ُ طَ فا ] (اِخ ) ابن پیر محمد، معروف به عزمی زاده و بستان افندی . از علما و نویسندگان ترک بود و به سال 1040 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1 - نجاةالاحباب و تحفة ذوی الالباب . 2 - حاشیه ای بر «مغنی » ابن هشام . 3 - حاشیه ای بر «دررالاحکام » ...
-
ثرم
لغتنامه دهخدا
ثرم . [ ث َ رَ ] (ع مص ) اثرم گردیدن . افتادن دندان از ثنایا و رباعیات . دندان پیشین کسی شکستن . بردهن زدن چنانکه دندان بیفتد.
-
رباعیة
لغتنامه دهخدا
رباعیة. [ رَ ی َ ] (ع اِ) چهار دندان که میان دندان ثنایا و انیاب باشد. ج ، رباعیات . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). چهار دندان که میان دندان های ثنایا و انیاب باشد، دو تا در بالا و دو تا در پائین . ج ، رَباعیات . (از متن ...
-
گریه زده
لغتنامه دهخدا
گریه زده . [ گ ِرْ ی َ / ی ِ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گریسته . به گریه افتاده : شمع ار چه بگریه جانگدازی میکردگریه زده خنده مجازی میکرد.سعدی (رباعیات ).
-
گرفتار ماندن
لغتنامه دهخدا
گرفتار ماندن . [ گ ِ رِ دَ ] (مص مرکب ) اسیر شدن . اسیر گشتن . مقید شدن . گرفتار گردیدن : کس با تو عدو محاربت نتواندزیرا که گرفتار کمندت ماند.سعدی (رباعیات ).
-
مسکینی
لغتنامه دهخدا
مسکینی . [ م ِ ] (حامص ) مسکین بودن . فقر. درویشی . بی چیزی : براین آستان عجز و مسکینیت به از طاعت و خویشتن بینیت . سعدی (بوستان ).گر دشمن من به دوستی بگزینی مسکین چه کند با تو بجز مسکینی .سعدی (رباعیات ).
-
احفار
لغتنامه دهخدا
احفار. [ اِ ] (ع مص ) اِحفارِ صبی ؛ افتادن چهار دندان پیشین کودک ، دو از بالا و دو از زیر. || احفارِ مُهر؛ افتادن دندانهای ثنایا و رباعیات کُرّه . (منتهی الارب ). || اِحفارِ کسی چاهی را؛ یاری دادن کسی را در کندن چاه . (منتهی الارب ).
-
اشرف
لغتنامه دهخدا
اشرف . [ اَ رَ ] (اِخ ) مراغی . از شاعران قرن نهم هجرت بود و کلمات قصار حضرت علی (ع ) را بنظم پارسی ترجمه کرد. اشعار وی از قصاید و رباعیات و غزلیات و مقطعات و غیره دو برابر کتاب خمسه ٔ نظامی است . (از ریحانةالادب ).
-
علی قمی
لغتنامه دهخدا
علی قمی . [ ع َ ی ِ ق ُ / ق ُم ْ می ] (اِخ ) ابن ابی طالب قمی نجفی . متخلص به عارف . از شعرای معاصر و ساکن نجف اشرف بود که به قصد معالجه ٔ امراض مزمنی که او را درگیر شده بود آن شهر را ترک گفت و در حدود سال 1325 هَ . ق . در گیلان درگذشت . او را دیوان ...
-
خیام
لغتنامه دهخدا
خیام . [ خ َی ْ یا ] (اِخ ) شهرت و لقب و تخلص ابوالفتح و بقولی ابوحفص غیاث الدین عمربن ابراهیم نیشابوری است و او را خیامی نیز می نامند [ متوفی بین 515 - 517 هَ . ق . ] . او حکیم وریاضی دان و شاعر معروف ایران در قرن پنجم و ششم هَ . ق . است . سبب شهرت ...