کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رباطات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رباطات
لغتنامه دهخدا
رباطات . [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رباط. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (متن اللغة). ورجوع به رباط در معنی سلسله ٔ اعصاب شود. || (اصطلاح منطق ) در نزد اهل منطق حروف معانی نحوی ها باشد، و بعضی رباطات را ادوات گویند. (یادداشت مرحوم دهخدا). روابط....
-
رباطات
لغتنامه دهخدا
رباطات . [ رُ ] (اِخ ) دهستان رباطات ، شامل تمام بخش خرانق شهرستان یزد میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10). رجوع به خرانق و جغرافیای سیاسی کیهان شود.
-
جستوجو در متن
-
توت
لغتنامه دهخدا
توت . (اِخ ) دهی از دهستان رباطات است که در بخش فرانق شهرستان یزد واقع است و 110 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
نوهم
لغتنامه دهخدا
نوهم . [ هَُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) نهم . (فرهنگ فارسی معین ). عدد ترتیبی بعد از هشتم و پیش از دهم : اندامهای مفرد سیزده اندام است ... هشتم رباطات ... و نوهم اغشیه . (هدایةالمتعلمین ص 16، از فرهنگ فارسی معین ).
-
دربید
لغتنامه دهخدا
دربید. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رباطات بخش خرانق شهرستان یزد، واقع در 40هزارگزی جنوب خرانق و 26هزارگزی راه خرانق به اشکذر، با 212 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
رنجقان
لغتنامه دهخدا
رنجقان . [ رَ ج ِ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان رباطات بخش خرانق شهرستان یزد. دارای 15 تن سکنه ٔ شیعه و فارسی زبان می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
ادرار
لغتنامه دهخدا
ادرار. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ دار. سرای ها : و بناهای مساجد و انشای مدارس و رباطات و قناطرو ادرار و انظار و اوقاف بر علما و سادات و زهاد و ابرار. (تاریخ سیستان ).
-
هرات
لغتنامه دهخدا
هرات . [ هََ ] (اِخ ) دهی است به پارس . (منتهی الارب ). از توابع یزد محسوب میشود. حد شمالی آن رباطات ، شرقی شهربابک ، جنوبی خاک نیریز و غربی بوانات فارس است . مرکز بلوک تاج آباد و مجموعاً شامل 7 قریه است و 891 تن سکنه دارد. (از جغرافیای سیاسی کیهان )...
-
رباط
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - رشته ، پیوند. 2 - نسج غضروفی و لیفی شکل که سبب ارتباط انساج مختلف و استحکام آن ها در جای خود می شوند. 3 - گروه اسبان . 4 - گروه سواران . 5 - جایی که در کنار جاده جهت استفاده کاروانیان سازند، کاروان سرا. ج . رباطات .
-
طامهر
لغتنامه دهخدا
طامهر. [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رباطات بخش خرانق شهرستان یزد. در30هزارگزی جنوب خرانق و 15هزارگزی راه خرانق به اشکذر، کوهستانی و معتدل و مالاریائی . با 124 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و راه آن فرعی است . (از فره...
-
لدونة
لغتنامه دهخدا
لدونة. [ ل ُ ن َ] (ع مص ) لدانة. نرم گردیدن . (منتهی الارب ). نرم شدن . نرمی . لینت . نرمی در انعطاف با دیرگسلی چنانکه رِباطات ِ تن . هی ان یکون لیناً فی الانعطاف و صلباً فی الانفصال . (بحر الجواهر).
-
گزستان
لغتنامه دهخدا
گزستان . [ گ َ زِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رباطات بخش خرانق شهرستان یزد، واقع در 20 هزارگزی شمال باختر خرانق ، متصل به راه خرانق به گزستان . هوای آن معتدل و دارای 94 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت ...
-
هامانه
لغتنامه دهخدا
هامانه . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رباطات بخش فرائق شهرستان یزد، واقع در 13 هزارگزی باختر فرانق ، کنار راه فرعی فرانق به اردکان . ناحیه ای است جلگه ای ، معتدل ، مالاریائی و دارای 449 تن سکنه ٔ فارسی زبان . آب آن از چشمه و قنات و محصولش غلات می...
-
رشاء
لغتنامه دهخدا
رشاء. [ رِ ] (اِخ ) رشا. یکی از منازل قمر و آن چند ستاره ٔ خرد است در برج حوت . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). نام دومین ستاره ٔ نورانی در صورت مراءةالمسلسلة و نام منزل بیست وهشتم از منازل قمر و آن را بطن الحوت نیز گویند. (مفاتیح العلوم...