کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رباخوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رباخوار
/rebāxār/
معنی
کسی که سود پول میگیرد؛ نزولخور.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تنزیلخوار، رباخور، سودخوار، سودخور، نزولخور
دیکشنری
loan shark, vampire
-
جستوجوی دقیق
-
رباخوار
واژگان مترادف و متضاد
تنزیلخوار، رباخور، سودخوار، سودخور، نزولخور
-
رباخوار
فرهنگ فارسی معین
(رِ. خا) [ ع - فا. ] (ص فا.) نزول خور، آن که ربا خورد.
-
رباخوار
لغتنامه دهخدا
رباخوار. [ رِ خوا / خا ] (نف مرکب ) سودخوار. پاره خور.(یادداشت مرحوم دهخدا). فزونی خوار. زیادتی خوار. خورنده ٔ سود مرابحه . پول رباخوار. (ناظم الاطباء). کسی که در دادوستد ربا میگیرد. (ناظم الاطباء) : رباخواری از نردبانی فتادشنیدم که هم درنفس جان بداد...
-
رباخوار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹رباخور› rebāxār کسی که سود پول میگیرد؛ نزولخور.
-
جستوجو در متن
-
رباخور
واژگان مترادف و متضاد
تنزیلخوار، رباخوار، سودخوار، نزولخوار
-
تنزیلخور
واژگان مترادف و متضاد
رباخوار، سودخوار، نزولخور
-
نزولخوار
واژگان مترادف و متضاد
رباخوار، سودخوار، نزولخور
-
نزولخور
واژگان مترادف و متضاد
تنزیلخور، رباخوار، سودخور
-
سودخور
فرهنگ فارسی معین
(خُ) (ص فا.) رباخوار.
-
نزول خور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹نزولخوار› [عامیانه، مجاز] nozulxor کسی که پول به نزول بدهد؛ رباخوار.
-
سودخور
واژگان مترادف و متضاد
رباخوار، سودخوار، نزولخور ≠ سودده، نزولده
-
سودخوار
واژگان مترادف و متضاد
بهرهخوار، رباخوار، رباخور، سودخور، نزولخوار، نزولخور ≠ نزولده
-
جیزگر
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (اِ. ص .) رباخوار، نزول خوار.
-
نزول خور
فرهنگ فارسی معین
( ~. خُ) [ ع - فا. ] (ص فا.) رباخوار .